مهدی علیزاده
مهدی علیزاده در سال ۱۳۱۴ در شهر تبریز متولد شد.
دوران کودکی و سه سال ابتدایی را در این شهر تا مهاجرت خانواده به تهران سپری کرد و در سال ۱۳۳۴ به پیشنهاد یکی از معلمان دوران متوسطه وارد دانشکده معماری شد.
او فضای آموزشی و بنیه علمی دانشکده را درآن زمان بسیار ضعیف و بیخبر از معماری و صنعت ساختمانی دنیا و گرفتار برخوردهای سطحی و غیرواقعی، چه در آموزههای کلاسیک و چه در رجوع به معماری بومی و سنتی، ارزیابی کرد.
به همین سبب خود به جبران آن ضعفها، معماری را در عمل تجربه کرده و آموخته است.
علیزاده از همان سالهای شروع دانشکده، کار در شهرداری و دفاتر معماری را آغاز کرد و در کنار آن به طراحی و ساخت به صورت مستقل نیز پرداخت.
در سال ۱۳۴۳ دانشکده را به پایان رساند و همواره بدون تعطیل و به طور مداوم، با روحیه یک حرفهای به کار ادامه داد.
تجربه حرفه ای مهندس علیزاده را میتوان به سه دوره بسیار مشخص تقسیم کرد:
دوره اول: حرکت در عرصه طراحی و ساخت (۱۳۲۶ تا ۱۳۵۶)
دوره دوم: طرح دیدگاهها (۱۳۵۶ تا ۱۳۷۵)
دوره سوم: بیان هویت (۱۳۷۵ تا امروز)
منبع : مركز معماري ايران
محمد امین میر فندرسکی
محمد امین میرفندرسکی متولد 1310 گرگان است.
او دکترای معماری و شهرسازی را از دانشکده معماری دانشگاه دولتی فلورانس ایتالیا در سال 1341 اخذ کرد و تا سال 1342 استاد یار داوطلب در داشگاه معماری فلورانس بود.
او سرپرست دانشکده هنرهای زیبای تهران و استاد مدعو دانشگاه معماری کمبریج انگلستان بوده است.
میرفندرسکی سیستم قدیمی آموزش هنر معماری را که از سال 1319 تا 1348 ادامه داشت، متحول کرد و سیستم آموزشی جدیدی را در این هنر بنیان گذاشت.
میر فندرسکی با تسلط به تئوری و تاریخ هنر و معماری، توسعه اندیشه هنری درنظام آموزش را پایه ریزی کرد.
وی مطالعات و تالیفات گسترده و متعدد در زمینههای تاریخ عمومی ایران، تاریخ هنر، تاریخ معماری و هنرهای تصویری داشته است که از آن میان میتوان به چاپ مجموعه شش جلدی در مورد مرکز تاریخی اصفهان ، کاشی در معماری ایران و باغ ایرانی را نام برد.
از دیگر کارهای محمدامین میرفندرسکی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
استادیار و دانشیار دانشکده هنرهای زیبا - دانشگاه تهران (56-1342)
رئیس دانشکده هنرهای زیبا - دانشگاه تهران (50-1347)
استاد مدعودانشکده معماری کمبریج انگلستان (68-1361)
بنیانگذار اندیشه نو در آموزش هنر و معماری و ایجاد هم پیوندی بین آموزش معماری، هنرهای تصویری و نمایشی و موسیقی و... .
این هنرمند معمار در آستانه چهلمین سالگرد تحول دانشکده هنرهای زیبا صبح روز چهارشنبه 20 خرداد بر اثر بیماری سرطان در بیمارستان ایرانمهر تهران از دنیا رفت و با حضور اندک معماران ایرانی 23 خرداد ماه از مقابل خانه هنرمندان ایران تشییع و در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شد.
این معمار گرگانی بیش از 40 سال تلاش کرد تا بتواند اندک تغییر و تحولی هم در آثار ساخته شده، هم در تفکر اساتید و هم در سیستم آموزشی رشته معماری در دانشگاههای ایران ایجاد کند.
او "مرد معماری و مرمت ایران" لقب گرفته بود.
منبع : مركز معماري ايران
محمد کریم پیرنیا
محمد کریم پیرنیا در سال1299در شهر به دنیا آمد.
او دوران دبستان و دبیرستان را در شهر یزد گذراند و در دوره ابتدایی نخست در دبستان "اسلام" و سپس در مدرسهای دولتی به نام مدرسه" نمره دو" تحصیل کرد و تحصیلات دوره دبیرستان را در دبیرستان ایرانشهر گذراند.
او سپس برای ادامه تحصیل در دانشگاه به تهران آمد؛ اما بعد از مدتی رشته ادبیات را رها کرد و در نخستین کنکور دانشکده هنرهای زیبا شرکت کرد و قبول شد.
او در این دوره همکلاسی افرادی همچون مهندس سیحون، مهندس صانعی، مهندس دولت آبادی، مهندس کریمان و مهندس ریاضی بود که امروز به عنوان چهرهای شناخته شدهای در این عرصه از آنها سخن رفته است.
در آن زمان در دانشکده هنرهای زیبا توجه چندانی به معماری ایرانی نمیشد و بیشتر گرایش به سمت معماری غربی بود و از نمونه بناهای یونانی و سایر آثار اروپایی برای تمرینهای درسی استفاده میشد.
این موضوع چنان که پیرنیا در گفتههایش بر آن تاکید کرده، موجب رضایت خاطر او قرار نگرفت و سرانجام دانشکده هنرهای زیبا بدون آن که تحصیلات خود را به اتمام برساند، ترک کرد و به بررسی و تحقیقات فردی خویش متکی شد.
پیرنیا خود در این باره گفته است:" علاقمندی من به معماری ایران از دوران کودکی شروع شد.هنگامی که به دانشکده وارد شدم نیز نظرم همین بود.
در دانشکده رسم بر این بود که "اردهای" یونانی را کپی کنیم. تنها کسی که آنها را نکشید من بودم. برای نمونه، تمرین دیگر طراحی پاسیو و ایوان بود که من آنها را با قوس تیزه دار"آژیو" کشیدم که نمره اول شد.
بعدها که با کمال تاسف مشاهده کردم این نوع کارها را در دانشکده مسخره میکنند از آنجا دل بریدم و به کارهای مورد علاقه خود پرداختم".
دنباله خود باختگیهایی که از زمان قاجار آغاز شده بود و در زمان ناصرالدین شاه به حد اعلای خود رسیده بود، در دانشکده به شدت به چشم میخورد، به نحوی که از هر چیزی که ایرانی بود به شدت پرهیز میکردند؛ حتی طرح خانه ایرانی و... .
پیرنیا در این مسیر تلاش کرد تا با بررسی بناها و گفتگو با معماران و استادکاران قدیمی برخی از ویژگیها و اصول معماری ایرانی را مورد شناسایی قرار دهد و به تدریج حاصل برخی از آنها را طی مقالاتی که تدوین کرد، در اختیار عموم قرار داد.
خودش گفته است:" من سال اول دانشکدهام را با چهار پروژه تمام کردم که همه آنها نمره اول شد و مدال گرفت. تقریبا نیمی از سال بیکار بودم و بعد هم که دیدم در آنجا خبری نیست به دنبال پیرمردهایی که خوشبختانه آن موقع زنده بودند و از آنها بسیار آموختم".
او از سال 1344 تا مدتی پیش از انقلاب به عنوان معاون فنی سازمان حفاظت آثار باستانی در زمینه ترمیم، تعمیر و احیای بناها و آثار باستانی فعالیت کرد و مدتی در دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه شهید بهشتی به تدریس معماری ایرانی مشغول بود.
با توجه به کمبود اسناد و متون مربوط به معماری ایران در دهههای پنجاه و شصت هجری شمسی، حاصل تلاشها و بررسیهای استاد پیرنیا بسیار ارزشمند و سودمند بود و ایشان به درستی موفق شد دیدگاهی مثبت و ارزنده نسبت به معماری ایرانی پدید آورد.
پیرنیا علاوه بر اطلاعات بسیار سودمند و ارزشمندی که در حوزه معماری ایرانی تألیف و فراهم کرده بود، به صورت خاص در سه مورد نکاتی و مباحثی را طرح کرد.
او شمار فراوانی از واژههای کهن و قدیمی در زمینه معماری را گردآوری کرد.
موضوع دیگری که او مورد توجه قرار داد، سبکشناسی معماری ایرانی است.
این معمار، 6 سبک در معماری ایرانی از دوران باستان تا دوران قاجار را دسته بندی کرد که عبارت از سبک پارسی، پارتی، خراسانی، رازی، آذری، اصفهانی است.
اما موضوع سوم در تحقیقیات ایشان اشاره به اصول معماری ایرانی است.
او در گفتوگوهایی عنوان کرده است:"معتقد بودم که نباید در معماری ادا درآورد. خیلی جاها گفتهام که برای معماری ایرانی و یا اسلامی، ادای معماری زمان صفوی را درآوردن غلط است.
همیشه معماران ما از پیشرفتهترین فن (تکنیک) زمان بدون تعصب اینکه از کجا آمده است بهره بردهاند. به همین دلیل است که معماری شیوه رازی از زمان سلجوقی با شیوه اصفهانی از زمان صفوی متفاوت هستند.
تا وقتی که زمان خود باختگی شروع شد و پیوندمان با هنر خودمان گسسته شد. در هر حال باید منطق معماری گذشته را نگاه داریم".
احیای سر در باغ فین، تعمیر مسجد جامع ورامین، مرمت سر در شاه عبدالعظیم، احیای "مسجد کبود" تبریز و "باغ دولت آباد" یزد، بازسازی مسجد فهرج و ایوان "سید رکن الدین" یزد از جمله کارهایی است که در کارنامه پربار پیرنیا میتوان به آن اشاره کرد.
علاوه بر معماری که حوزه تخصصی پیرنیا محسوب میشد، او در ادبیات، نقاشی، خوشنویسی و موسیقی نیز دستی داشت و نظریه معروفش درباره "چهار اصل مشترک هنرهای ایرانی ـ اسلامی" نیز از همین آشنایی با دنیای متنوع فرهنگ و هنر ایرانی ـ اسلامی، نشأت میگرفت.
او همچنین به زبانهای عربی و عبری احاطه داشت و زبان فارسی پهلوی را به خوبی میدانست و با خط میخی نیز آشنا بود.
پیرنیا سرانجام 9 شهریور 1376 پس از یک دوره بیماری طولانی درگذشت و در دانشکده معماری دانشگاه یزد به خاک سپرده شد.
منبع : مركز معماري ايران
محمد منصور فلامکی
دکتر محمد منصور فلامکی متولد سال ۱۳۱۳ مشهد است.
این هنرمند معمار، فارغ التحصیل با مدرک دکترای معماری از دانشگاه ونیز در سال 1۳۴۱ است.
فلامکی بعد از فراغت از تحصیل از سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۴ دانشیار دانشگاه تهران و از سال ۱۳۵۴تا زمان بازنشستگی به عنوان استاد در دانشگاه مذکور فعال بوده است.
فعالیت آموزشی در دانشگاه آزاد اسلامی نیز از جمله فعالیتهای او به شمار میآید.
شهرت عمده وی در جامعه معماری، به خاطر زبان ویژه و بعضا غامض آثار اوست که به نثری مختص به وی در معماری نویسی انجامیده و به اعتقاد بسیاری ارتباط دانشجویان، به ویژه سالهای اولیه تحصیل را با متون او دشوار ساخته است.
بسیاری روش نگارش وی را نقطه مقابل معماری نویسی مرحوم دکتر منوچهر مزینی به جهت ساده نویسی او میدانند.
وی بنیان گذار موسسه انتشاراتی"فضا" است و دفتر معماری شخصی خود را هدایت میکند.
فلامکی به عنوان چهره مانگار معماری در سال ۱۳۸۹ انتخاب شده است.
اما سوابق تحصیلی این معمار عبارتند از: اخذ مدرک دکترای معماری از دانشکده معماری ونیز 1343، اخذ مدرک فنی شهرسازی از دانشگاه میلان 1347، اخذ مدرک مرمت بناها و شهرهای تاریخی از دانشگاه رم 1348، دریافت درجه استادی دانشگاه تهران 1355-1354، اخذ رتبه 28 پایه استادی دانشگاه تهران 1382.
او همچنین موسس و مدیر موسسه علمی فرهنگی فضا 1362، مدیرعامل موسسه علمی و فرهنگی فضا از 1362، عضو اینتا (انجمن بین المللی نوشهرها) از 1363، مدرس دانشکده های معماری آزاد اسلامی تهران، کرمان، تبریز و دانشکده هنر دانشگاه کرمان از 1372و عضو هیات امناء انجمن مفاخر معماری ایران بوده است.
عضویت در شورای تخصصی شهرداری تهران به مدت 5 سال، مشاور عالی معماری بانک مرکزی ایران به مدت 7 سال و
عضویت در کمیسیون طراحی و معماری، شهرسازی و محیط زیست شهرداری تهران به مدت 5 سال از دیگر فعالیتهای منصور فلامکی محسوب میشوند.
او همچنین تالیفاتی با عنوان: باز زندهسازی بناها و شهرهای تاریخی، پابلو پیکاسو، تحرک اجتماعی در شهرهای اقماری ونیز- پادوا -ترویز، تکنولوژی مرمت معماری، حریم گذاری بر ثروتهای فرهنگی ایران، ریشهها و گرایشهای نظری معماری، زیستگاه اشتراکی آرمانی در برنامه ریزی شهری، سیری در تجارب مرمت شهری "از ونیز تا شیراز"، شکل گیری معماری در تجارب ایران و غرب، فارابی و سیر شهروندی در ایران، مجموعه مقالات اولین سمینار مرمت بناها و شهرهای تاریخی: وجود و آینده مراکز مسکونی تاریخی،منشور آتن، نوسازی و بهسازی شهری را در کارنامه فعالیتش به ثبت رسانده است.
منبع : مركز معماري ايران
کامران دیبا
کامران دیبا (طباطبایی) (زاده ۱۴ اسفند ۱۳۱۵) معمار معاصر، برنامهریز شهری و نقاش ایرانی است.[۱] او از نوادگان خاندان اصیل و قدیمی طباطبایی هاست و فرح دیبا دخترعموی اوست .
پیشینه
دیبا در رشته معماری دانشگاه هوارد در شهر واشنگتن دی سی تحصیل کرد. در سال ۱۹۶۴ در این رشته فارغالتحصیل شد و پس از آن به مدت یک سال تحصیلات تکمیلی را در رشته جامعهشناسی ادامه داد.
در سال ۱۹۶۶ به تهران بازگشت و یک سال بعد رئیس و طراح ارشد شرکت مهندسین مشاور «DAZ» شد. «DAZ» در ایران پروژههای بزرگ و گوناگونی به انجام رسانید و به سرعت توسعه یافت به طوری که در سال ۱۹۷۷، صدوپنجاه پرسنل داشت.
دیبا در ایران صرفاً در بخش دولتی فعالیت میکرد. وی به سنتهای بومی و هم چنین نیازهای جامعه شهری مدرن و اثر متقابل انسان علاقهمند بود. بناهای زیبا و ماندگاری چون موزه هنرهای معاصر تهران، فرهنگسرای نیاوران و فرهنگسرای شفق از کارهای اوست که با حمایت ضمنی دخترعموی هنردوستش، فرح دیبا، در دوران قبل از انقلاب به ثمر رساند.[۲]
پروژه نیمهتمام «شهر جدید شوشتر» (۱۹۷۴-۸۰) در خوزستان که وی معمار و برنامهریز آن بود بیشترین موفقیت خود را مرهون الگوهای ساختاری و گونههای ساختمانی سنتی است که دیبا مورد استفاده قرار دادهاست.
وی این شیوه را جای گزین طراحی بر اساس الگوهای غربی- که مورد حمایت افراد با نفوذ و سردمداران بود_ نمود.
این شهر با ظرفیت جمعیتی بالغ بر ۳۰۰۰۰ نفر در راستای یک شاهراه اصلی ارتباطی طراحی شد. چهار راهها میادین عمومی و محلههای کوچک در اطراف آن شکل میگرفتند و وجود باغها و بازارها زندگی اجتماعی را تقویت میکرد.
بناهای آجری شاعرانه دیبا معماری شاخصی را خلق میکند که زیبا و با شکوهاست.
دیگر کارهای شاخص وی در ایران شامل چندین ساختمان در دانشگاه جندی شاپور (۱۹۷۶-۸) است. اما بنایی که شاید شناخته شدهترین اثر وی باشد موزه هنرهای معاصر تهران (۱۹۷۶) است که با سقفهای نیم هلالی اش یاد آور باد گیرهای سنتی ایران است. وی موسس و هم چنین اولین مدیر موزه بود.(۱۹۶۷-۸)
دیبا به عنوان مشاور و برنامه ریز شهری در وزارت مسکن و توسعه شهری ایران خدمت کرد. هم چنین دفتر وی طرح جامعی برای برخی شهرها ارائه داد که از جمله آنها خرمشهر بندری مهم در خلیج فارس است. جایی که وی با طراح یونانی A.Doxias که در بخش خصوصی فعالیت میکرد همکاری کرد.
وی در سال ۱۹۷۷ ایران را به قصد زندگی در پاریس و واشنگتن دی سی ترک کرد تا به صورت شخصی کار کند.
پروژههای وی شامل طرحهای خانه سازی در ویرجینیا و طرح توسعه هتلها در اسپانیا ست.
وی در سال ۱۹۷۷ به عنوان منتقد با دانشگاه «کرنل» همکاری کرد.
دیبا به عنوان یک نقاش چندین نمایشگاه انفرادی در ایران بر پا کرد. وی هم چنین گردآورنده و واسطه فروش آثار نقاشی معاصر غرب بود. از میان آثار او که در یک دوره ۱۲ ساله (از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۷) طراحی و اجرا شدهاند میتوان از موزه هنرهای معاصر، فرهنگسرای نیاوران، پارک شفق (یوسف آباد)و برخی بناهای دانشگاه صنعتی جندیشاپور را نام برد. در سالهای آخر کار حرفهای اش در ایران، پروژهٔ شهرک شوشتر نو را طراحی کرد که برنده جایزه معماری آقا خان شد و در نمایشگاه آثار معماری و شهرسازی قرن بیستم، که به مناسبت فرارسیدن سال ۲۰۰۰ در لوسآنجلس برگزار شد، به عنوان طرح برگزیده در مجموعه آثار معماری و شهرسازی جهان به نمایش گذاشته شد. این کار و کارهای دیگر او در مجلات معماری و شهرسازی سایر کشورها نیز معرفی شدهاند.
چکیده
- متولد سال ۱۳۱۷ تهران
- فارغ التحصیل رشته معماری و شهرسازی دانشگاه هوارد شهر واشنگتن دی سی (۱۹۶۳)
- شرکت در نمایشگاه نقاشی بی ینال ونیز ۱۹۶۱
- شرکت درنمایشگاه نقاشی بی ینال پاریس ۱۹۶۳
- برپایی نمایشگاه نقاشی در گالری رئالیته آمریکا ۱۹۶۲
- شرکت در دومین کنگره معماری ایران ۱۳۵۱
- بنیانگذار دفتر مهندسین مشاور داض (قبل ازانقلاب)
- شرکت درمسابقه معماری بنیاد آقاخان و دریافت جایزه به خاطر معماری شهرک شوشتر
- طراحی و اجرای آثاری چون موزه هنرهای معاصر تهران، پارک و فرهنگسرای شفق، دفتر مخصوص ملکه ایران، پارک وفرهنگسرای نیاوران، منزل مسکونی (موزه) پرویز تناولی، نمازخانه جنب موزه فرش، مسجد جندی شاپور، شهرک شوشتر، ویلای «پیرونه» (اسپانیا)، ویلای «اسپارتینا» (اسپانیا) و چندین اثر دیگر در ایران و اروپا و آمریکا ۱۳۸۳- ۱۳۴۵
- اقامت دائمی در اسپانیا در سالهای پس از انقلاب
منابع
1. ↑ کامران دیبا - کافه دیزاین | باشگاه طراحان ایران
2. ↑ چهار هزار روز از زندگی کامران دیبا| سایت بیبیسی فارسی
کریم طاهر زاده بهزاد
کریم طاهرزاده بهزاد (زادهٔ ۱۲۶۷، تبریز - درگذشتهٔ ۱۳۴۲، تهران) مهندس و معمار ایرانی و از فعالان جنبش مشروطهخواهی در تبریز است.
کریم طاهرزاده بهزاد در سال ۱۲۶۷ خورشیدی در تبریز متولد شد. در سن ۱۹ سالگی به مشروطهخواهان پیوست و سپس وارد فرقه اجتماعیون عامیون (سوسیال دموکرات) و عضو فداییان تبریز شد. او عهدهدار سرپرستی مدافعان سنگر محله چرنداب تبریز بود و پس از تسلیم کلیه محلات شهر به گروه محله امیرخیز به رهبری ستارخان پیوست.
پس از کشته شدن شمار زیادی از مشروطهخواهان او به ناچار ایران را ترک کرد و به استانبول رفت و در رشته معماری تحصیل کرد. سپس تحصیلات خود را در همین رشته در آکادمی معماری برلین ادامه داد. او در سال ۱۳۰۵ به ایران بازگشت و به فعالیت در رشته معماری پرداخت. کتاب سرآمدان هنر (۱۳۰۲) که پژوهشی درباره هنر و معماری ایران است حاصل کار او و چند تن از روشنفکران مهاجر در برلین است.
کریم طاهرزاده بهزاد در مردادماه ۱۳۴۲ در تهران در سن ۷۵ سالگی درگذشت و در امامزاده قاسم به خاک سپرده شد.
منابع
- «کریم طاهرزاده بهزاد». معماری دوران. بازبینیشده در ۲۹ آذر ۱۳۹۰.
- اعطا، علی. «معماری پس از مشروطه خواهی». روزنامه شرق، ۲۰ خرداد ۱۳۸۵. بازبینیشده در ۲۹ آذر ۱۳۹۰.
منبع : مركز معماري ايران
محمود ماهر النقش
محمود ماهرالنقش در سال ۱۳۰۱ در شهر اصفهان محله بیدآباد یا همان بازار بیدآباد که مسجد سید هم میگویند دیده به جهان گشود.
فرزند پنجم خانواده بود وپدرش معمار سنتی بود. ماهرالنقش از استادان تجربی معماری و کاشیکاری ایران است که تالیفات، تحقیقات و تدرس در این زمینه داشته و نخستین مولف این گونه هنرها است.
ماهرالنقش تحصیلات محدودی دارد چون در زمان کودکی پدرش مدام در حال سفر بوده و خانواده اش در شهرهای مختلف سرگردان بودند.
به همین دلیل، بعد از جنگ جهانی دوم او تحصیل را در مقطع متوسطه رها کرد. ولی مطالعات مربوط به معماری را تا سن ۸۵ سالگی رها نکرد.
محمود ماهرالنقش در ایام جوانی به تهران میآید و سالها به مطالعه و تحقیق درباره معماری سنتی میپردازد تا این که از سوی دانشگاه علم و صنعت برای تدریس دعوت میشود.
ماهرالنقش بعد از تاسیس دانشگاه علم و صنعت و انتقال دانشگاه تکنولوژی تهران به این مجموعه در نارمک در این دانشگاه مشغول تدریس شد.
محمود ماهر النقش سالها پژوهشگر استاد تجربی، و استاد دانشگاه علم و صنعت ایران دررشته معماری و هنری تزیینی داخلی بودهاست و دیگر سمتهای او عبارتند از:سرپرست گروه ساختمان، سرپرست خدمات فنی دانشگاه، ناظر فنی ساختمان، سرپرست کارگاه شبانه.
ماهرالنقش در سالهای ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۶ مجموعه کتابهای اصول فنی ساختمان را تحریر کرد که تا به حال بیش از 10 بار تجدید چاپ شده است.
او در سال ۱۳۵۷ پنج جلد کتاب درباره کاشی کاری ایران را به رشته تحریر درآورد و آن را موزه رضا عباسی را به چاپ رساند.
منوچهر مزینی
منوچهر مزینی متولد سال 1313 در شهر ساری است.
او دانش آموخته کارشناسی ارشد معماری از دانشگاه تهران، دارنده مدرک عالیه درجه مهندسی در معماری از دانشگاه آی آی تی در شیکاگو و دکترای شهرسازی از دانشگاه فنی مونیخ بوده است.
وی از برجسته ترین صاحب نظران در زمینه مباحث شهرسازی و معماری به ویژه با نگاه برنامهریزی شهری است و مطالعات بسیاری را در باب این مفاهیم به انجام رسانده است.
همچنین دکتر مزینی به سبب تسلط بر زبانهای انگلیسی، آلمانی، فرانسه و عربی، ترجمه کتابهای ارزشمندی را با موضوع شهرسازی و معماری از خود به یادگار گذاشته است.
دکتر منوچهر مزینی در سال 1381 دار فانی را وداع گفت.
برخی آثار تالیفی این معمار عبارتند از: مقالاتی در باب شهر و شهرسازی - دانشگاه تهران، از زمان و معماری - مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران، مدیریت شهری و روستایی در ایران - سازمان زمین و مسکن، ساختار مدیریت شهری در ایران - مرکز مطالعات برنامهریزی شهری وزارت کشور، شهر ددر ورای دو بعد - وزارت مسکن و شهرسازی، مطالعه تهران از نظر کالبدی - مرکز مطالعات برنامهریزی شهری وزارت کشور، مطالعه فرا دوبعدی بزرگراه رسالت تهران - شهرداری منطقه 4 تهران، تاریخ و هنر معماری - سروش.
همچنین آثار ترجمه مزینی شامل: فضا، زمان و معماری - علمی و فرهنگی، سیمای شهر - دانشگاه تهران، روشهای علمی و عملی مسائل شهری - دانشگاه تهران، عرصههای زندگی خصوصی و زندگی جمعی - دانشگاه تهران، واسازی (دکانستراکشن) - شهرداری تهران هستند.
منبع : مركز معماري ايران
حسین شیخ زین الدین
حسین شیخ زین الدین متولد ۱۳۲۰ تهران است.
او دانش آموخته کارشناسى ارشد رشته معمارى دانشکده هنرهاى زیباى دانشگاه تهران است که آغاز فعالیت حرفه اىاش به عنوان مهندس مشاور، از سال ۱۳۵۳ بوده است.
مدیرعامل یکى از دفاتر مهندسان مشاور، نامزد انتخاب شصت چهره برگزیده درشصت سال از سوى کانون مهندسان معمار دانشگاه تهران در سال ۱۳۷۹، دریافت نشان معمارى ایران (استاد پیرنیا)در همین سال،طراحى و مدیریت در طرح هاى گوناگون، ادارى، دولتى، عمومى، دانشگاهى، سفارتخانهها، بهسازى و مرمت بناهاى تاریخى و مجموعه هاى صنعتى در سال های ۱۳۴۶ تا ۱۳۸۵،عضویت در شوراى مشورتى شهر تهران در معاونت فنى و عمرانى شهردارىدر سال ۱۳۷۱، عضویت در شوراى آموزشى گروه معمارى در دانشگاه آزاد واحد تهران از سال ۱۳۷۱، عضویت در شوراى طرح نوسازى اطراف فلکه حرم امام رضا (ع)در سال ۱۳۷۲، عضویت در شوراى تخصصى بافت هاى شهرى، وزارت مسکن وشهرسازى از سال ۱۳۷۶، عضویت در شوراى تخصصى شهر تهران در سال ۱۳۷۸، عضویت در شوراى راهبرى طرح ها در وزارت امور خارجه از سال ۱۳۷۸، عضویت در گروه معمارى و شهرسازى مرکز بین المللى گفت وگوى تمدنها در سال ۱۳۷۹ از جمله فعالیتهای این معمار محسوب میشوند.
شیخ زین الدین در سال 1348 در رشته معماری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغالتحصیل شده و از دوران دانشجویی به کار حرفهای و مطالعات جنبی مشغول بوده است.
از سال 1353 به کار مهندسی مشاور پرداخته است و پس از بازگشایی دانشگاهها، در دوره بعد از انقلاب فرهنگی در دانشکدههای معماری تدریس میکند.
این هنرمند معمار بر این عقیده است که"بخش هایی از هنر، مانند معماری که تنها در خلاقیت صرف خلاصه نمیشود و آثار آن بی واسطه در شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جوامع مؤثر میافتد، درواقع تأثیر مستقیم خلاقیت در گذران امور جامعه به حساب میآیند.
صاحبان این نوع هنرها خود شخصیتی دارند که باید آن را همچون دیگر هنرمندان درسایه خلاقیتها و حساسیتهاشان کسب کنند.
بروز و ظهور این شخصیت، اما باید با قواعد شناخته شده و مرسوم جوامع صورت بگیرد. بنابراین معماران در واقع دو لایه شخصیتی دارند؛ لایه خلاق و لایه مدیر.
در دنیای امروز پایه شخصیت معمار لایه خلاق اوست".
ساختمان سفارتخانه جمهورى اسلامى ایران در ژاپن یکی از مهمترین آثار مهندس شیخ زین الدین به شمار میرود.
منبع : مركز معماري ايران
هوشنگ سیحون
هوشنگ سیحون (۳۱ مرداد ۱۲۹۹ - تهران) معمار و نقاش ایرانی، استاد معماری و رییس سابق دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است.
زندگی نامه
وی در خانوادهای آشنا با موسیقی به دنیا آمد. پدربزرگ او میرزا عبدالله فراهانی از پیشگامان موسیقی سنتی و معروف به پدر موسیقی سنتی ایران بود. مادر وی، مولود خانم، از نوازندگان تار و سه تار، و نیز دایی او مرحوم احمد عبادی، استاد بزرگ سه تار بود. او پس از پایان تحصیل معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، به دعوت آندره گدار (رئیس اداره باستانشناسی وقت ایران) برای ادامه تحصیل راهی پاریس میشود و در دانشسرای عالی ملی هنرهای زیبای پاریس (بوزار) طی حدود ۳ سال تحت تعلیم اوتلو زاوارونی به تکمیل دانش معماری خود میپردازد و در سال ۱۹۴۹ به درجه دکترای هنر میرسد. او در بازگشت به ایران در سن ٢٣ سالگی نخستین اثر معماری خود که بنای یادبودی بر آرامگاه بوعلی سینا بوده است را طراحی می کند.
سیحون در طول سالهای فعالیت خود عضو شورای ملی باستانشناسی، شورای عالی شهرسازی، شورای مرکزی تمام دانشگاههای ایران و کمیته بینالمللی ایکوموس (Icomos، وابسته به یونسکو در پیش ازانقلاب) بوده و به مدت ۱۵ سال مسؤولیت مرمت بناهای تاریخی ایران را برعهده داشته است.
هوشنگ سیحون بیش از دو دهه است که در ونکوور کانادا زندگی میکند. وی شهروند افتخاری فرانسه نیز می باشد.
وی یک بهایی بوده و به گفته ی خودش، هفت آرامگاهی را که طراحی و ساخته است، محل واقعی دفن آن افراد نبوده است به این معنی که این هفت نفر را از گور درآورده و در جای فعلی به خاک سپرده اند همچون: فردوسی - خیام نیشابوری - نادرشاه افشار و ...
معماری
وی استاد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بوده و یک دوره ریاست این دانشکده را عهده دار بوده است. استاد «هوشنگ سیحون» نقاش و معمار پرسابقه ایرانی، به مرد بناهای ماندگار معروف است. از میان پروژههای طراحی و ساخته شده وی می توان به آرامگاه بزرگانی چون خیام، کمال الملک، بوعلی سینا، نادرشاه افشار، کلنل محمدتقی خان پسیان و دهها مقبره و آرامگاه دیگر و نیز طراحی بنای «موزه توس» در سال ۱۳۴۷ و همچنین ساختمان بانک سپه در میدان توپخانه تهران اشاره کرد.
وی همچنین طراحی ساختمانهای سازمان نقشه برداری کل کشور، کارخانه نخ ریسی کوروس اخوان، کارخانه آرد مرشدی، مجتمع آموزشی یاغچی آباد، سینما آسیا، سینما سانترال، کارخانه کانادادرای (زمزم فعلی) در تهران و اهواز، کارخانه یخ سازی کورس اخوان و حدود ۱۵۰ پروژه مسکونی خصوصی را بر عهده داشته است.
استاد سیحون «نقش افکنی» است که در دنیای ابعاد، از معانی پر رمز و راز باطن سخن به میان میآورد و برای بزرگانی که معمار و طراح آرامگاهشان بوده، کوشیده است تا معانی باطنی، فلسفه نظری و ساحت وجودی هر یک را در نقش مقبرهاش متجلی و نمایان سازد. به عنوان مثال استاد سیحون در سال ۱۳۳۸، طرح آرامگاه حکیم عمر خیام را مبتنی بر اصول ریاضی و مثلثاتی خیام، پایهگذاری و طراحی نمودهاست.
او در کتاب «نگاهی به ایران» درخصوص بنای آرامگاه نادر شاه افشار مینویسد:
«مادهٔ اصلی ساختمان از سنگ خارای منطقه کوهسنگی مشهد، مشهور به سنگ هرکاره است. این سنگ یکی از مقاومترین سنگهایِی است که در ایران وجود دارد ... او دلیل این انتخاب را اشاره به صلابت و عظمت نادر شاه افشار میداند و در ادامه مینویسد: ... شکل کلی مقبرهٔ نادر به شکل شش ضلعی متناسبی است که شکلِ سیاه چادرهایی را تداعی میکند؛ دلیل این امر همین نکتهاست که نادر به جای کاخ، در زیر چادر زندگی میکرد.»
نقاشی و طراحی
سیحون در کنار معماری، به نقاشی از مناظر و روستاهای ایران میپرداخت و نمایشگاههایی از آثار خود را، در ایران و در خارج از ایران برپا کردهاست. آثار وی در نمایشگاهی در دانشگاه ماساچوست در سال ۱۹۷۲ در کنار آثار هنرمندانی چون پیکاسو و سالوادور دالی به نمایش درآمد. در این نمایشگاه تابلویی از «کلافهای خطی» را به نمایش گذاشت که در آن از خطوط موازی و پر پیچ و تابی استفاده کرده بود، که همدیگر را قطع نمیکردند. دانشگاههایی مثل MIT، هاروارد، واشنگتن و برکلی مجموعهای از نقاشیهای او را گردآوری کرده و نگهداری میکنند.
همسر سابق وی معصومه سیحون نیز نقاش بود و صاحب گالری سیحون در تهران.
آثار
معماری
- آرامگاه نادرشاه در مشهد
- آرامگاه کمال الملک در نیشابور
- آرامگاه ابوعلی سینا در همدان(۱۹۵۱)
- آرامگاه خیام در نیشابور(۱۳۳۸)
- آرامگاه کلنل محمد تقی خان پسیان
- مقبره عباس میرزا و بعضی دولتمردان قاجار
- ساختمان بانک سپه در تهران
- بنای موزه توس(۱۳۴۷)
- مرکز فرهنگی یزد
نوشتاری
- کتاب نگاهی به ایران (مجموعهای از نقاشیهای سیاه قلم)
- کتاب معماری سیحون
- کتاب نیم قرن آثار معماری ونقاشی سیحون
نقاشی
- کلاغ پر
- کنسرت(Concerto)، رنگ روغن (۱۹۹۸)
- قلم و مرکب (۱۹۸۱)
دیگر آثار
- Houshang Seyhoun, Half a century of activities in the world of Art and Architecture
- تهیه فیلمی درباره آرامگاه بوعلی سینا به کارگردانی امیرشمخانی
منابع
نگاهی به ایران کروکیهای مهندس هوشنگ سیحون از معماری روستایی و مناظر ایران؛ تهران: نشر یساولی، ۱۳۸۵، شابک: ۹۷۸-۹۶۴-۳۰۶-۴۴۰-۲
روزنامه ایران، شماره ۳۰۱۵ مورخ ۱۰/۱۰/۸۳
مركز معماري ايران