محسن فروغی
محسن فروغی معمار ایرانی، استاد معماری و رییس سابق دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. وی فرزند محمدعلی فروغی (ذکاء الملک) ادیب و سیاستمدار ایرانی است. او در سال ۱۳۱۶ از مدرسه عالی هنرهای زیبای پاریس (Ecole des Beaux-Arts) با مدرک درجه یک فارغ التحصیل شد و همان سال به ایران بازگشت. وی در سال ۱۳۱۶ در زمره نخستین معماران معاصر ایرانی به استخدام دولت درآمد. او به همراه آندره گدارد، ماکسیم سیرو و رولاند دابرول از بنیان گذاران و استادان دانشکده معماری دانشگاه تهران و پس از آندره گدار، دومین رییس دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بودهاست که پس از وی مدت ۱۵ سال ریاست دانشکده را برعهده داشت. محسن فروغی به همراه حیدر غیائی در سال ۱۳۴۲ به اتهام زد و بندهای غیرقانونی در طرح ساختمان مجلس، مدتی را در زندان گذراند. وی پس از مدتی تبرئه شد و خود عضوی از مجلس سنا گردید. در خلال سالهای ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۷ وی در حدود ۳ ماه و در کابینههای جعفر شریف امامی و غلامرضا ازهاری، سمت وزیر فرهنگ و علوم را عهده دار بود. فروغی پس از انقلاب اسلامی و در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ دستگیر شد و مجموعه اشیا و آثار هنری شخصی وی ضبط و به موزه ایران باستان تهران منتقل شد. وی در ششم دیماه ۱۳۶۱ از زندان آزاد شد و ده ماه بعد در گذشت.
محسن فروغی به همراه پدرش محمدعلی فروغی نماينده و كارگزار و همدست پروفسور پوپ در ايران بودند و به كار چپاول، سرقت و قاچاق آثار باستاني و فروش آنها به موزههای کشورهای اروپائی و امریکا ئیاشتغال داشتند (فصلنامه تاریخ معاصر ایران، بهار1382، ص198 و نیز سایت اینترنتی عبدالله شهبازی.
آثار
از مهمترین آثار او میتوان به دانشکده حقوق دانشگاه تهران (با همکاری ماکسیم سیرو)، ساختمان وزارت دارایی، آرامگاه سعدی (با همکاری علی صادق)، کاخ نیاوران و همچنین شعب بانک ملی در شهرهای شیراز، اصفهان، تبریز و بازار تهران اشاره کرد. بسیاری از این آثار، از جمله ساختمانهای دانشگاه تهران و آرامگاه سعدی امروزه جزو میراث فرهنگی کشور شناخته میشوند. اگر چه نگاه فروغی به معماری نگاهی مدرن بود اما وی با اصول و عناصر معماری سنتی چون ایوان و کاشیکاری و... به خوبی آشنایی داشت. این شیوه طراحی به خوبی در ساختمان بانک ملی که تضادی بین مصالح نوین و طراحی داخلی و نمای سنتی است، خود نمایی میکند.
او همچنین منازل و ویلاهای مسکونی متعددی را در تهران طراحی نمود که در آنها به جای شیوه مرسوم و سنتی تقسیم فضاها در پلان بر اساس میزان عمومی و خصوصی بودن آنها، شیوه مدرن طراحی فضاهای کاربردی را پیاده سازی کرد.
اتهام سرقت از آثار باستانی
محمدقلی مجد، تاریخ نویس ایرانی مقیم امریکا، در کتابش با عنوان "تاراج بزرگ آثار باستانی ایران به دست امریکا" ادعا می کند که محسن فروغي و پدرش محمدعلي فروغي در سرقت آثار باستانی ایران نقش بسزائی داشته اند. به گفته مجد بسیاری از کشفيات منحصربه فرد دوران پهلوی در تختجمشيد با همدستي ذکاءالملک (محمدعلي فروغي)، نخستوزير وقت، و دلالي پسرش، محسن فروغي، از طريق پروفسور پوپ و زنش، دکتر فيليس آکرمن، به آمريکا انتقال يافته است. بدین وسیله بهترين گنجينههاي دوره هخامنشي ايران در اختيار موزه شرقشناسي دانشگاه شيکاگو قرار گرفت و مهمترين ميراث باستاني دورههاي ساساني و اسلامي در اختيار موزه متروپوليتن. مجد که فروغی را ظاهرا یهودی تبار می داند، او را به همکاری با عتیقه داران یهودی و تاراج آثار تاریخی ایران متهم می کند و مدعی است که از این راه، محمدعلي فروغي، پسرش محسن، و نیز پروفسور پوپ و همدستانش به ثروتهاي هنگفت رسيده اند.
پانویس
1. ↑ روزنامه کیهان، شماره ۱۹۴۹۶ مورخ ۵/۸/۸۸، صفحه ۸ (پاورقی)، متن
2. ↑ The Great American Plunder of Persias Antiquities, 1925-1941 Author: Mohammad Gholi Majd Publisher: Political Studies & Research Institute
منبع
- روزنامه اعتماد، شماره ۱۹۱۶ مورخ ۱۵/۱/۸۸
- مینا معرفت، ریچارد. ن. فرای «FORŪGĪ, MOḤSEN»، دایره المعارف ایرانیکا (نسخه برخط)، بازیابی در ۱۷ ژوئن ۲۰۱۰
مركز معماري تهران
محسن میرحیدر
مهندس سید محسن میرحیدر متولد سال ۱۳۱۵ کرمانشاه است.
او فوق لیسانس معماری را از دانشکده هنرهاى زیباى دانشگاه تهران در سال ۱۳۴۳ شمسی دریافت کرده و داراى درجه ph.M در برنامهریزى و طراحى شهرى از مؤسسه معمارى لندن (A-A) در سال ۱۳۵۰شمسی است.
تدریس اقتصاد شهرى براى دوره دکتراى شهرسازى دانشکده هنرهاى زیباى دانشگاه تهران ۵۳ - ۵۲، تدریس اقتصاد شهرى و منطقهاى براى دوره کارشناسى دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران ۵۳ -۵۰ ، طراح معمارى و مسئول پروژه در مهندسین مشاور امیرنصرت منقح، یوسف شریعت زاده وهمکاری۵۰ - ۳۸ ، عضو هیأت مدیره و قائم مقام مدیرعامل "مهندسین مشاور بنیان" ۶۰ - ۵۰ ، مدیرعامل "مهندسین مشاور پیرراز" از سال۶۲ ، عضو هیأت داوران پروژه دیپلم رشته شهرسازى و برنامه ریزى مؤسسه معمارى لندن ۱۹۷۱ - ۱۹۷۰، عضو مؤسسه معمارى لندن (A-A) از سال۱۹۷۰، عضو هیأت داوران براى انتخاب بهترین طرح بیمارستانى (جایزه آبادى) ، عضو کمیته عالى بررسى طرحهاى جامع دانشگاهها و برنامهریزى فضاهاى آموزشى وزارت فرهنگ و آموزش عالى در سال۷۱، عضو شوراى گروه معمارى جامعه مهندسان مشاور ایران ۷۲ - ۷۰ ، عضو شوراى برنامه ریزى و هماهنگى جامعه مهندسان مشاور ایران ۷۴ - ۷۲، عضو کمیته عالى و تخصصى تدوین مقررات ملى ساختمان ۷۳ - ۷۱، عضو کمیته بررسى و اصلاح نظام فنى و اجرایى طرحهاى عمرانى کشور ۷۳ - ۷۲، عضو کمیته بررسى و تنظیم آیین نامه اجرایى قانون نظام مهندسى کشور در سال۷۵ ، عضو هیأت مؤسسین انجمن صنفى مهندسان مشاور معمار و شهرساز ۷۵، عضو اولین هیأت مدیره کانون مهندسان معمار دانشگاه تهران ۷۷ - ۷۵، عضو انجمن صنفى مدیران فنى و اجرایى از جمله فعالیتهای این هنرمند معمار به شمار میآیند.
او همچنین مدیریت و سرپرستى پروژههایى چون "کاخ جوانان"، "سینما صحرا"، "ساختمانهاى اولیه دانشگاه کرمان"، "چاپخانه اسکناس بانک مرکزى"، "بیمارستان آموزشى کرمان"، "پروژه اجلاس سران کشورهاى اسلامى"، "کتابخانه ملى ایران"، "مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسى وزارت امورخارجه" را بر عهده داشته است.
منبع :مركز معماري تهران
نادر اردلان
نادر اردلان در سال 1318 به دنیا آمد.
او معماری پرکار محقق و معلمی تواناست که در سن هفت سالگی همراه خانوادهاش به ایالات متحده امریکا سفر کرد.
اردلان 18 سال از زندگیاش را به تحصیل در امریکا گذرانده و کارش را با "اسکیدمور اونیگز مریل" در سانفرانسیکو آغاز کرد، در سال 1964 میلادی به ایران بازگشت و به دنبال آن موقعیتی را به عنوان ریاست بخش معماری شرکت نفت در میادین نفتی ایران پذیرفت.
او به همراه خانوادهاش به مسجد سلیمان رفت؛جایی که اولین چاههای نفت در خرابههای معابد زرتشتیان کشف شده بودند.
او در آنجا مدت 2 سال ساختمانهای زیادی را طراحی کرد.
نادر اردلان مقدار زیادی از آگاهی اکولوژیکی خود را در طی همکاری نزدیک با "یان مک هارگ" که کتاب طراحی با طبیعت را به رشته تحریر در آورده پرورش داده است.
تجربه او با اکولوژی به مدت چهار تا پنج سال، تجربه هیجان انگیزی بود که اداره محیط زیست به او و یان مک هارگ ماموریتی برای طراحی پارک محیطزیستی در تهران ماموریت داد.
از جمله تاثیرگذارترین معلمان او میتوان به "لویی کان"اشاره کرد که در سالهای تحصیل او "کان"برخی از مهمترین کارهایش را میساخت.
نادر اردلان بعد از مدتی با لویی کان کارش را شروع کرد این "کان" بود که توصیه نامههایی را با انتشارات دانشگاه شیکاگو نوشت که حس وحدانیت باید چاپ شود.
تفکرات کان درباره اعتدال و غیر اعتدال به خصوص تا زمانی که به کارش در ایالات متحده و هند و بنگلادش مربوط بود، اثر شدید و مهمی در تفکر طراحی نادر اردلان داشت و تاثیر غیر اعتدال بود که او آن را در فرهنگ ایرانی و طی مطالعه اجمالی موسیقی - صنایع -ادبیات - شعر - طراحی باغ- و در نهایت معماری گذشته ایران کشف کرد.
محیطهای بسیار گرم و خشک و نیمه مرطوب بود که سر آغاز اندیشیدن اردلان درباره معماری سازگار با محیط شد.
او به زودی نارسایی تحصیلات امریکایی خود را یافت که برای به عهده گرفتن طراحی مناسب با فرهنگ آماده نساخته بود.
در آن زمان "رومن گیرشمن"باستانشناس بزرگ فرانسوی در خرابههای معابد آتش زرتشتیان مشغول حفاری بود و اساسا روی ساختمانها وسایتهای هخامنشیان و ساسانیان کار میکرد نادر اردلان در انتها و در ترسیم پلانهای بعضی از بافتها به "گیرشمن" کمک کرد.
البته بعدها کمکهای شایان نادر اردلان در طراحی موزه هنرهای معاصر تهران به کامران دیبا را نمیتوان از خاطر برد.
او هرگز به مطالعه معماری ایران در یک دوره تاریخی مبادرت نکرد. او به سرتاسر این چشمانداز علاقمند بود او از غارهای خطی شمال ایران تا مارلیک (قرن نهم تا هفتم قبل از میلاد) شروع کرد و به بقایای خارقالعادهای در اصفهان و کاشان دوره اسلامی رسید و بعد از آن دوره قاجار و به ویژه ساختمانهایی که مادر بزرگ او در آنها زندگی میکرد و آنجا بزرگ شده بود، را مورد مطالعه قرار داد.
در سالهای 1970 میلادی بود که او در دانشگاه تهران تدریس میکرد و در آن سال بود که به فکر راه انداختن چند کنفرانس بینالمللی افتاد او در سال 1970 اولین کنگره بینالمللی معماران در ایران و در اصفهان را با کمک چند نفر از دوستانش در حرفه معماری و همکاری وزارت مسکن و شهرسازی ایران شکل داد.
مهمانان این کنفرانس شامل لویی کان- پال رودولف- باک مینستر فولر - و جمعی از مغزهای عالی بودند که اردلان آنها را به مشارکت دعوت کرد.
موضوع کنفرانس نمایش امکان بالقوه تقابل خلاق بین سنت و تکنولوژی بود؛ اما تلاشهای بی پایان نادر اردلان چهار سال بعد در پرسپولیس هم ادامه داشت و او چنین گردهمایی را در شهر پارسه برپا کرد.
ماندالا در سال 1972 برای انجام سبک معماری بر اساس موضوعات و تحقیقاتی که او با آن مرتبط بود، شکل گرفت.
ماندالا از این رو انتخاب شد که ایده کلمه یکپارچه کردن دوباره اجزا با کل بود. اردلان در این باره چنین میگوید: "جامعهای را تصور میکردیم که تاریخ افکار و معماری آن گسسته شده بود و باید دوباره در یک سنتز جدید گذاشته میشد.
در گسترش این ایده سنتزهای هماهنگ سنت و تکنو لوژی، هم از طریق انتشارات و هم کار ساختمانی در حال ایجاد یک همکاری خاص برای آن زمان بودیم".
منبع :مركز معماري تهران
مهدی علیزاده
مهدی علیزاده در سال ۱۳۱۴ در شهر تبریز متولد شد.
دوران کودکی و سه سال ابتدایی را در این شهر تا مهاجرت خانواده به تهران سپری کرد و در سال ۱۳۳۴ به پیشنهاد یکی از معلمان دوران متوسطه وارد دانشکده معماری شد.
او فضای آموزشی و بنیه علمی دانشکده را درآن زمان بسیار ضعیف و بیخبر از معماری و صنعت ساختمانی دنیا و گرفتار برخوردهای سطحی و غیرواقعی، چه در آموزههای کلاسیک و چه در رجوع به معماری بومی و سنتی، ارزیابی کرد.
به همین سبب خود به جبران آن ضعفها، معماری را در عمل تجربه کرده و آموخته است.
علیزاده از همان سالهای شروع دانشکده، کار در شهرداری و دفاتر معماری را آغاز کرد و در کنار آن به طراحی و ساخت به صورت مستقل نیز پرداخت.
در سال ۱۳۴۳ دانشکده را به پایان رساند و همواره بدون تعطیل و به طور مداوم، با روحیه یک حرفهای به کار ادامه داد.
تجربه حرفه ای مهندس علیزاده را میتوان به سه دوره بسیار مشخص تقسیم کرد:
دوره اول: حرکت در عرصه طراحی و ساخت (۱۳۲۶ تا ۱۳۵۶)
دوره دوم: طرح دیدگاهها (۱۳۵۶ تا ۱۳۷۵)
دوره سوم: بیان هویت (۱۳۷۵ تا امروز)
منبع : مركز معماري ايران
محمد امین میر فندرسکی
محمد امین میرفندرسکی متولد 1310 گرگان است.
او دکترای معماری و شهرسازی را از دانشکده معماری دانشگاه دولتی فلورانس ایتالیا در سال 1341 اخذ کرد و تا سال 1342 استاد یار داوطلب در داشگاه معماری فلورانس بود.
او سرپرست دانشکده هنرهای زیبای تهران و استاد مدعو دانشگاه معماری کمبریج انگلستان بوده است.
میرفندرسکی سیستم قدیمی آموزش هنر معماری را که از سال 1319 تا 1348 ادامه داشت، متحول کرد و سیستم آموزشی جدیدی را در این هنر بنیان گذاشت.
میر فندرسکی با تسلط به تئوری و تاریخ هنر و معماری، توسعه اندیشه هنری درنظام آموزش را پایه ریزی کرد.
وی مطالعات و تالیفات گسترده و متعدد در زمینههای تاریخ عمومی ایران، تاریخ هنر، تاریخ معماری و هنرهای تصویری داشته است که از آن میان میتوان به چاپ مجموعه شش جلدی در مورد مرکز تاریخی اصفهان ، کاشی در معماری ایران و باغ ایرانی را نام برد.
از دیگر کارهای محمدامین میرفندرسکی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
استادیار و دانشیار دانشکده هنرهای زیبا - دانشگاه تهران (56-1342)
رئیس دانشکده هنرهای زیبا - دانشگاه تهران (50-1347)
استاد مدعودانشکده معماری کمبریج انگلستان (68-1361)
بنیانگذار اندیشه نو در آموزش هنر و معماری و ایجاد هم پیوندی بین آموزش معماری، هنرهای تصویری و نمایشی و موسیقی و... .
این هنرمند معمار در آستانه چهلمین سالگرد تحول دانشکده هنرهای زیبا صبح روز چهارشنبه 20 خرداد بر اثر بیماری سرطان در بیمارستان ایرانمهر تهران از دنیا رفت و با حضور اندک معماران ایرانی 23 خرداد ماه از مقابل خانه هنرمندان ایران تشییع و در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شد.
این معمار گرگانی بیش از 40 سال تلاش کرد تا بتواند اندک تغییر و تحولی هم در آثار ساخته شده، هم در تفکر اساتید و هم در سیستم آموزشی رشته معماری در دانشگاههای ایران ایجاد کند.
او "مرد معماری و مرمت ایران" لقب گرفته بود.
منبع : مركز معماري ايران
محمد کریم پیرنیا
محمد کریم پیرنیا در سال1299در شهر به دنیا آمد.
او دوران دبستان و دبیرستان را در شهر یزد گذراند و در دوره ابتدایی نخست در دبستان "اسلام" و سپس در مدرسهای دولتی به نام مدرسه" نمره دو" تحصیل کرد و تحصیلات دوره دبیرستان را در دبیرستان ایرانشهر گذراند.
او سپس برای ادامه تحصیل در دانشگاه به تهران آمد؛ اما بعد از مدتی رشته ادبیات را رها کرد و در نخستین کنکور دانشکده هنرهای زیبا شرکت کرد و قبول شد.
او در این دوره همکلاسی افرادی همچون مهندس سیحون، مهندس صانعی، مهندس دولت آبادی، مهندس کریمان و مهندس ریاضی بود که امروز به عنوان چهرهای شناخته شدهای در این عرصه از آنها سخن رفته است.
در آن زمان در دانشکده هنرهای زیبا توجه چندانی به معماری ایرانی نمیشد و بیشتر گرایش به سمت معماری غربی بود و از نمونه بناهای یونانی و سایر آثار اروپایی برای تمرینهای درسی استفاده میشد.
این موضوع چنان که پیرنیا در گفتههایش بر آن تاکید کرده، موجب رضایت خاطر او قرار نگرفت و سرانجام دانشکده هنرهای زیبا بدون آن که تحصیلات خود را به اتمام برساند، ترک کرد و به بررسی و تحقیقات فردی خویش متکی شد.
پیرنیا خود در این باره گفته است:" علاقمندی من به معماری ایران از دوران کودکی شروع شد.هنگامی که به دانشکده وارد شدم نیز نظرم همین بود.
در دانشکده رسم بر این بود که "اردهای" یونانی را کپی کنیم. تنها کسی که آنها را نکشید من بودم. برای نمونه، تمرین دیگر طراحی پاسیو و ایوان بود که من آنها را با قوس تیزه دار"آژیو" کشیدم که نمره اول شد.
بعدها که با کمال تاسف مشاهده کردم این نوع کارها را در دانشکده مسخره میکنند از آنجا دل بریدم و به کارهای مورد علاقه خود پرداختم".
دنباله خود باختگیهایی که از زمان قاجار آغاز شده بود و در زمان ناصرالدین شاه به حد اعلای خود رسیده بود، در دانشکده به شدت به چشم میخورد، به نحوی که از هر چیزی که ایرانی بود به شدت پرهیز میکردند؛ حتی طرح خانه ایرانی و... .
پیرنیا در این مسیر تلاش کرد تا با بررسی بناها و گفتگو با معماران و استادکاران قدیمی برخی از ویژگیها و اصول معماری ایرانی را مورد شناسایی قرار دهد و به تدریج حاصل برخی از آنها را طی مقالاتی که تدوین کرد، در اختیار عموم قرار داد.
خودش گفته است:" من سال اول دانشکدهام را با چهار پروژه تمام کردم که همه آنها نمره اول شد و مدال گرفت. تقریبا نیمی از سال بیکار بودم و بعد هم که دیدم در آنجا خبری نیست به دنبال پیرمردهایی که خوشبختانه آن موقع زنده بودند و از آنها بسیار آموختم".
او از سال 1344 تا مدتی پیش از انقلاب به عنوان معاون فنی سازمان حفاظت آثار باستانی در زمینه ترمیم، تعمیر و احیای بناها و آثار باستانی فعالیت کرد و مدتی در دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه شهید بهشتی به تدریس معماری ایرانی مشغول بود.
با توجه به کمبود اسناد و متون مربوط به معماری ایران در دهههای پنجاه و شصت هجری شمسی، حاصل تلاشها و بررسیهای استاد پیرنیا بسیار ارزشمند و سودمند بود و ایشان به درستی موفق شد دیدگاهی مثبت و ارزنده نسبت به معماری ایرانی پدید آورد.
پیرنیا علاوه بر اطلاعات بسیار سودمند و ارزشمندی که در حوزه معماری ایرانی تألیف و فراهم کرده بود، به صورت خاص در سه مورد نکاتی و مباحثی را طرح کرد.
او شمار فراوانی از واژههای کهن و قدیمی در زمینه معماری را گردآوری کرد.
موضوع دیگری که او مورد توجه قرار داد، سبکشناسی معماری ایرانی است.
این معمار، 6 سبک در معماری ایرانی از دوران باستان تا دوران قاجار را دسته بندی کرد که عبارت از سبک پارسی، پارتی، خراسانی، رازی، آذری، اصفهانی است.
اما موضوع سوم در تحقیقیات ایشان اشاره به اصول معماری ایرانی است.
او در گفتوگوهایی عنوان کرده است:"معتقد بودم که نباید در معماری ادا درآورد. خیلی جاها گفتهام که برای معماری ایرانی و یا اسلامی، ادای معماری زمان صفوی را درآوردن غلط است.
همیشه معماران ما از پیشرفتهترین فن (تکنیک) زمان بدون تعصب اینکه از کجا آمده است بهره بردهاند. به همین دلیل است که معماری شیوه رازی از زمان سلجوقی با شیوه اصفهانی از زمان صفوی متفاوت هستند.
تا وقتی که زمان خود باختگی شروع شد و پیوندمان با هنر خودمان گسسته شد. در هر حال باید منطق معماری گذشته را نگاه داریم".
احیای سر در باغ فین، تعمیر مسجد جامع ورامین، مرمت سر در شاه عبدالعظیم، احیای "مسجد کبود" تبریز و "باغ دولت آباد" یزد، بازسازی مسجد فهرج و ایوان "سید رکن الدین" یزد از جمله کارهایی است که در کارنامه پربار پیرنیا میتوان به آن اشاره کرد.
علاوه بر معماری که حوزه تخصصی پیرنیا محسوب میشد، او در ادبیات، نقاشی، خوشنویسی و موسیقی نیز دستی داشت و نظریه معروفش درباره "چهار اصل مشترک هنرهای ایرانی ـ اسلامی" نیز از همین آشنایی با دنیای متنوع فرهنگ و هنر ایرانی ـ اسلامی، نشأت میگرفت.
او همچنین به زبانهای عربی و عبری احاطه داشت و زبان فارسی پهلوی را به خوبی میدانست و با خط میخی نیز آشنا بود.
پیرنیا سرانجام 9 شهریور 1376 پس از یک دوره بیماری طولانی درگذشت و در دانشکده معماری دانشگاه یزد به خاک سپرده شد.
منبع : مركز معماري ايران
محمد منصور فلامکی
دکتر محمد منصور فلامکی متولد سال ۱۳۱۳ مشهد است.
این هنرمند معمار، فارغ التحصیل با مدرک دکترای معماری از دانشگاه ونیز در سال 1۳۴۱ است.
فلامکی بعد از فراغت از تحصیل از سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۴ دانشیار دانشگاه تهران و از سال ۱۳۵۴تا زمان بازنشستگی به عنوان استاد در دانشگاه مذکور فعال بوده است.
فعالیت آموزشی در دانشگاه آزاد اسلامی نیز از جمله فعالیتهای او به شمار میآید.
شهرت عمده وی در جامعه معماری، به خاطر زبان ویژه و بعضا غامض آثار اوست که به نثری مختص به وی در معماری نویسی انجامیده و به اعتقاد بسیاری ارتباط دانشجویان، به ویژه سالهای اولیه تحصیل را با متون او دشوار ساخته است.
بسیاری روش نگارش وی را نقطه مقابل معماری نویسی مرحوم دکتر منوچهر مزینی به جهت ساده نویسی او میدانند.
وی بنیان گذار موسسه انتشاراتی"فضا" است و دفتر معماری شخصی خود را هدایت میکند.
فلامکی به عنوان چهره مانگار معماری در سال ۱۳۸۹ انتخاب شده است.
اما سوابق تحصیلی این معمار عبارتند از: اخذ مدرک دکترای معماری از دانشکده معماری ونیز 1343، اخذ مدرک فنی شهرسازی از دانشگاه میلان 1347، اخذ مدرک مرمت بناها و شهرهای تاریخی از دانشگاه رم 1348، دریافت درجه استادی دانشگاه تهران 1355-1354، اخذ رتبه 28 پایه استادی دانشگاه تهران 1382.
او همچنین موسس و مدیر موسسه علمی فرهنگی فضا 1362، مدیرعامل موسسه علمی و فرهنگی فضا از 1362، عضو اینتا (انجمن بین المللی نوشهرها) از 1363، مدرس دانشکده های معماری آزاد اسلامی تهران، کرمان، تبریز و دانشکده هنر دانشگاه کرمان از 1372و عضو هیات امناء انجمن مفاخر معماری ایران بوده است.
عضویت در شورای تخصصی شهرداری تهران به مدت 5 سال، مشاور عالی معماری بانک مرکزی ایران به مدت 7 سال و
عضویت در کمیسیون طراحی و معماری، شهرسازی و محیط زیست شهرداری تهران به مدت 5 سال از دیگر فعالیتهای منصور فلامکی محسوب میشوند.
او همچنین تالیفاتی با عنوان: باز زندهسازی بناها و شهرهای تاریخی، پابلو پیکاسو، تحرک اجتماعی در شهرهای اقماری ونیز- پادوا -ترویز، تکنولوژی مرمت معماری، حریم گذاری بر ثروتهای فرهنگی ایران، ریشهها و گرایشهای نظری معماری، زیستگاه اشتراکی آرمانی در برنامه ریزی شهری، سیری در تجارب مرمت شهری "از ونیز تا شیراز"، شکل گیری معماری در تجارب ایران و غرب، فارابی و سیر شهروندی در ایران، مجموعه مقالات اولین سمینار مرمت بناها و شهرهای تاریخی: وجود و آینده مراکز مسکونی تاریخی،منشور آتن، نوسازی و بهسازی شهری را در کارنامه فعالیتش به ثبت رسانده است.
منبع : مركز معماري ايران
کامران دیبا
کامران دیبا (طباطبایی) (زاده ۱۴ اسفند ۱۳۱۵) معمار معاصر، برنامهریز شهری و نقاش ایرانی است.[۱] او از نوادگان خاندان اصیل و قدیمی طباطبایی هاست و فرح دیبا دخترعموی اوست .
پیشینه
دیبا در رشته معماری دانشگاه هوارد در شهر واشنگتن دی سی تحصیل کرد. در سال ۱۹۶۴ در این رشته فارغالتحصیل شد و پس از آن به مدت یک سال تحصیلات تکمیلی را در رشته جامعهشناسی ادامه داد.
در سال ۱۹۶۶ به تهران بازگشت و یک سال بعد رئیس و طراح ارشد شرکت مهندسین مشاور «DAZ» شد. «DAZ» در ایران پروژههای بزرگ و گوناگونی به انجام رسانید و به سرعت توسعه یافت به طوری که در سال ۱۹۷۷، صدوپنجاه پرسنل داشت.
دیبا در ایران صرفاً در بخش دولتی فعالیت میکرد. وی به سنتهای بومی و هم چنین نیازهای جامعه شهری مدرن و اثر متقابل انسان علاقهمند بود. بناهای زیبا و ماندگاری چون موزه هنرهای معاصر تهران، فرهنگسرای نیاوران و فرهنگسرای شفق از کارهای اوست که با حمایت ضمنی دخترعموی هنردوستش، فرح دیبا، در دوران قبل از انقلاب به ثمر رساند.[۲]
پروژه نیمهتمام «شهر جدید شوشتر» (۱۹۷۴-۸۰) در خوزستان که وی معمار و برنامهریز آن بود بیشترین موفقیت خود را مرهون الگوهای ساختاری و گونههای ساختمانی سنتی است که دیبا مورد استفاده قرار دادهاست.
وی این شیوه را جای گزین طراحی بر اساس الگوهای غربی- که مورد حمایت افراد با نفوذ و سردمداران بود_ نمود.
این شهر با ظرفیت جمعیتی بالغ بر ۳۰۰۰۰ نفر در راستای یک شاهراه اصلی ارتباطی طراحی شد. چهار راهها میادین عمومی و محلههای کوچک در اطراف آن شکل میگرفتند و وجود باغها و بازارها زندگی اجتماعی را تقویت میکرد.
بناهای آجری شاعرانه دیبا معماری شاخصی را خلق میکند که زیبا و با شکوهاست.
دیگر کارهای شاخص وی در ایران شامل چندین ساختمان در دانشگاه جندی شاپور (۱۹۷۶-۸) است. اما بنایی که شاید شناخته شدهترین اثر وی باشد موزه هنرهای معاصر تهران (۱۹۷۶) است که با سقفهای نیم هلالی اش یاد آور باد گیرهای سنتی ایران است. وی موسس و هم چنین اولین مدیر موزه بود.(۱۹۶۷-۸)
دیبا به عنوان مشاور و برنامه ریز شهری در وزارت مسکن و توسعه شهری ایران خدمت کرد. هم چنین دفتر وی طرح جامعی برای برخی شهرها ارائه داد که از جمله آنها خرمشهر بندری مهم در خلیج فارس است. جایی که وی با طراح یونانی A.Doxias که در بخش خصوصی فعالیت میکرد همکاری کرد.
وی در سال ۱۹۷۷ ایران را به قصد زندگی در پاریس و واشنگتن دی سی ترک کرد تا به صورت شخصی کار کند.
پروژههای وی شامل طرحهای خانه سازی در ویرجینیا و طرح توسعه هتلها در اسپانیا ست.
وی در سال ۱۹۷۷ به عنوان منتقد با دانشگاه «کرنل» همکاری کرد.
دیبا به عنوان یک نقاش چندین نمایشگاه انفرادی در ایران بر پا کرد. وی هم چنین گردآورنده و واسطه فروش آثار نقاشی معاصر غرب بود. از میان آثار او که در یک دوره ۱۲ ساله (از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۷) طراحی و اجرا شدهاند میتوان از موزه هنرهای معاصر، فرهنگسرای نیاوران، پارک شفق (یوسف آباد)و برخی بناهای دانشگاه صنعتی جندیشاپور را نام برد. در سالهای آخر کار حرفهای اش در ایران، پروژهٔ شهرک شوشتر نو را طراحی کرد که برنده جایزه معماری آقا خان شد و در نمایشگاه آثار معماری و شهرسازی قرن بیستم، که به مناسبت فرارسیدن سال ۲۰۰۰ در لوسآنجلس برگزار شد، به عنوان طرح برگزیده در مجموعه آثار معماری و شهرسازی جهان به نمایش گذاشته شد. این کار و کارهای دیگر او در مجلات معماری و شهرسازی سایر کشورها نیز معرفی شدهاند.
چکیده
- متولد سال ۱۳۱۷ تهران
- فارغ التحصیل رشته معماری و شهرسازی دانشگاه هوارد شهر واشنگتن دی سی (۱۹۶۳)
- شرکت در نمایشگاه نقاشی بی ینال ونیز ۱۹۶۱
- شرکت درنمایشگاه نقاشی بی ینال پاریس ۱۹۶۳
- برپایی نمایشگاه نقاشی در گالری رئالیته آمریکا ۱۹۶۲
- شرکت در دومین کنگره معماری ایران ۱۳۵۱
- بنیانگذار دفتر مهندسین مشاور داض (قبل ازانقلاب)
- شرکت درمسابقه معماری بنیاد آقاخان و دریافت جایزه به خاطر معماری شهرک شوشتر
- طراحی و اجرای آثاری چون موزه هنرهای معاصر تهران، پارک و فرهنگسرای شفق، دفتر مخصوص ملکه ایران، پارک وفرهنگسرای نیاوران، منزل مسکونی (موزه) پرویز تناولی، نمازخانه جنب موزه فرش، مسجد جندی شاپور، شهرک شوشتر، ویلای «پیرونه» (اسپانیا)، ویلای «اسپارتینا» (اسپانیا) و چندین اثر دیگر در ایران و اروپا و آمریکا ۱۳۸۳- ۱۳۴۵
- اقامت دائمی در اسپانیا در سالهای پس از انقلاب
منابع
1. ↑ کامران دیبا - کافه دیزاین | باشگاه طراحان ایران
2. ↑ چهار هزار روز از زندگی کامران دیبا| سایت بیبیسی فارسی
محمود ماهر النقش
محمود ماهرالنقش در سال ۱۳۰۱ در شهر اصفهان محله بیدآباد یا همان بازار بیدآباد که مسجد سید هم میگویند دیده به جهان گشود.
فرزند پنجم خانواده بود وپدرش معمار سنتی بود. ماهرالنقش از استادان تجربی معماری و کاشیکاری ایران است که تالیفات، تحقیقات و تدرس در این زمینه داشته و نخستین مولف این گونه هنرها است.
ماهرالنقش تحصیلات محدودی دارد چون در زمان کودکی پدرش مدام در حال سفر بوده و خانواده اش در شهرهای مختلف سرگردان بودند.
به همین دلیل، بعد از جنگ جهانی دوم او تحصیل را در مقطع متوسطه رها کرد. ولی مطالعات مربوط به معماری را تا سن ۸۵ سالگی رها نکرد.
محمود ماهرالنقش در ایام جوانی به تهران میآید و سالها به مطالعه و تحقیق درباره معماری سنتی میپردازد تا این که از سوی دانشگاه علم و صنعت برای تدریس دعوت میشود.
ماهرالنقش بعد از تاسیس دانشگاه علم و صنعت و انتقال دانشگاه تکنولوژی تهران به این مجموعه در نارمک در این دانشگاه مشغول تدریس شد.
محمود ماهر النقش سالها پژوهشگر استاد تجربی، و استاد دانشگاه علم و صنعت ایران دررشته معماری و هنری تزیینی داخلی بودهاست و دیگر سمتهای او عبارتند از:سرپرست گروه ساختمان، سرپرست خدمات فنی دانشگاه، ناظر فنی ساختمان، سرپرست کارگاه شبانه.
ماهرالنقش در سالهای ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۶ مجموعه کتابهای اصول فنی ساختمان را تحریر کرد که تا به حال بیش از 10 بار تجدید چاپ شده است.
او در سال ۱۳۵۷ پنج جلد کتاب درباره کاشی کاری ایران را به رشته تحریر درآورد و آن را موزه رضا عباسی را به چاپ رساند.
منوچهر مزینی
منوچهر مزینی متولد سال 1313 در شهر ساری است.
او دانش آموخته کارشناسی ارشد معماری از دانشگاه تهران، دارنده مدرک عالیه درجه مهندسی در معماری از دانشگاه آی آی تی در شیکاگو و دکترای شهرسازی از دانشگاه فنی مونیخ بوده است.
وی از برجسته ترین صاحب نظران در زمینه مباحث شهرسازی و معماری به ویژه با نگاه برنامهریزی شهری است و مطالعات بسیاری را در باب این مفاهیم به انجام رسانده است.
همچنین دکتر مزینی به سبب تسلط بر زبانهای انگلیسی، آلمانی، فرانسه و عربی، ترجمه کتابهای ارزشمندی را با موضوع شهرسازی و معماری از خود به یادگار گذاشته است.
دکتر منوچهر مزینی در سال 1381 دار فانی را وداع گفت.
برخی آثار تالیفی این معمار عبارتند از: مقالاتی در باب شهر و شهرسازی - دانشگاه تهران، از زمان و معماری - مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران، مدیریت شهری و روستایی در ایران - سازمان زمین و مسکن، ساختار مدیریت شهری در ایران - مرکز مطالعات برنامهریزی شهری وزارت کشور، شهر ددر ورای دو بعد - وزارت مسکن و شهرسازی، مطالعه تهران از نظر کالبدی - مرکز مطالعات برنامهریزی شهری وزارت کشور، مطالعه فرا دوبعدی بزرگراه رسالت تهران - شهرداری منطقه 4 تهران، تاریخ و هنر معماری - سروش.
همچنین آثار ترجمه مزینی شامل: فضا، زمان و معماری - علمی و فرهنگی، سیمای شهر - دانشگاه تهران، روشهای علمی و عملی مسائل شهری - دانشگاه تهران، عرصههای زندگی خصوصی و زندگی جمعی - دانشگاه تهران، واسازی (دکانستراکشن) - شهرداری تهران هستند.
منبع : مركز معماري ايران