logo

از آغازگرویدن ایران به اسلام بسیاری از سنت های ایرانی از جمله سنت معماری آن همگام با تغییرات سیاسی کشورهای مربوط میان حکمرانان اسلامی رایج شد . آن چه از نظر فنی اساس ساختمان های سنتی به شمار می آید ، برپاکردن طاق ها بر روی دیوارها است . معماری این دوره دارای معنا و مفاهیم خاص خود بود، به طوری که در مقایسه با دوران های پس از آن هنوزاستقامت و زیبایی خود را حفظ کرده است . برای اولین بار ایرانی ها بودند که آجر را درست کردند و در معماری مورد استفاده قرارگرفت ، همانند معبد چغازنبیل که مربوط به سه هزار سال پیش است و ازکلیشه در آن استفاده شده است . اما متاسفانه هیچ ارگان یا نهادی از گذشته تاکنون تلاشی نکرده تا کلیشه به نام ایران ثبت شود و یا گنبد سلطانیه که در نوع خود بی نظیربوده و دارای عالی ترین تکنیک ازلحاظ معنا ، تکنولژی و هویت بوده است و با گذشت چندین سال هنوز ثابت و استوار است .رونق و اعتلای معماری در ایران از دوران باستان گواه آن است که این سرزمین از کانون های نخستین شهرسازی و سد سازی بوده که نمونه بناهای مختلف و سد های باستانی و دهکده های متعدد در جای جای این کشور است . این آثار ارزشمند معماری که معرف فرهنگ و تمدن ایران و ایرانی است ، دستاورد تلاش متمادی هنرمندانی است که با ایمان و خلاقیت خود درگسترش و تکامل هر چه بیشتر معماری به خصوص دردوران اسلامی مشتاقانه کوشیده اند.

دوران صفویه ،معرف معماری اسلا می

اوج معماری ایرانی دردوران صفویه مشاهده می شود .در این دوران مفاهیم عمیق و کار آمدی درمعماری و شهر سازی نمایان است ؛ ویژگی هایی چون طراحی مناسب ، محاسبات دقیق وستون های بلندی که هر کدام درعین سادگی معرف شکوه معماری است . دراین بین احداث نیایش گاه ها بیش ازهر بنای دیگری مورد توجه بوده است تاجایی که اگر شهری مسجد نداشت به عنوان یک شهر تلقی نمی شد . در هیچ کجای جهان بناهای آرامگاهی همانند ایران یافت نمی شوند که دارای چنین سطح عالی و استواری باشند . در این دهه تدریس علوم دینی یا غیرآن از مساجد به مدارس منتقل گشت و مدارسی چون چهار باغ ، سپهسالار و ... که معرف فضای آموزشی در معماری ایران هستند ،ساخته شد . معماری سنتی ایران روندی پیوسته و استوار در دوره قاجار داشت . در این دوره همزمان با گسترش روابط ایران با اروپائیان زمینه های نفوذ فرهنگ و تمدن به تدریج فراهم شد و بسیاری ازعرصه های فرهنگی ، اجتماعی ،شهری و ازجمله معماری را تحت تاثیر قرار داد. دراین دوران به دلیل آمد و شد روشنفکران و طبقه مرفه جامعه به اروپا و تحصیل این قشر در خارج از کشور تاثیرپذیری از تمدن و معماری آن مناطق ، خود را درسازه های معماری تا حدی نشان داد وهمان گونه که ارتباط با غربیان روی فرهنگ ، لباس و آداب و رسوم ایرانیان تاثیر داشت بر روی معماری نیز اثر گذاشت . یکی ازمهم ترین اتفاقات تاریخی دردوره قاجار وقوع انقلاب صنعتی در اروپا است .انقلابی که تاثیر فراوانی بر شکل فضا های شهری اروپا گذاشت . معنا و هویت که از شاخصه های اصلی معماری در این دوره بود به مرور کم رنگ شد،به طوری که از سال های میانی دوره پهلوی هویت خود را از دست داد.

ورود آموزهای غربی به درس های بومی معماری

دوره پهلوی و پس از مشروطه ،دورانی است که صرف نظر از دوران قبلش ،متاثر از تجدد ،نظامی گری و باستان گرایی است . معماری در این دوره تنوع چشمگیری نداشته است . از جمله صدماتی که به معماری وارد آمد ،تاسیس دانشکده معماری در سال 1319بود ،چرا که آموزه های فرهنگ غربی را وارد درس های بومی کردند. این گسستگی و ناهماهنگی بین معماری اروپایی و ایرانی - اسلامی با رفتن تعداد بیشتر درباریان و قشر ثروتمند جامعه چند برابر شد . بطوریکه اگردر مدح معماری اسلامی سخنی گفته می شد ،آن فرد ،فردی عقب مانده نامیده می شد وهمین عامل و نمونه های دیگری باعث شد که از معنا و مفهوم در معماری دور شویم . ما هنوز در حال تقلید معماری گذشته اروپا هستیم . در حالی که میراث معماری ایران جزو افتخارات است . یاد آوری می کنم که ازنظرپژوهش در نوع معماری آن زمان (دوران قاجار و قبل از آن )بسیار عقب هستیم و به این نکته اصلی هیچ گاه توجه نکردیم که علت پابرجایی و ماندگاری آثار معماری آن دوران تاکنون یا در آینده چیست ، از چه معیارها ،خلاقیت و ابزارهایی استفاده می شد که با گذشت چندین قرن هنوزبناهای تاریخی استواری چون تخت جمشید ،پاسارگاد ،شمس العماره ، سی و سه پل و.... به یادگار مانده است . حتی باید اشاره کنم که ما هنوز یک میلیون اثر تاریخی ثبت نشده داریم و بسیاری از آن ها زیر خاک مدفون است . انقطاع فرهنگی ، بریدن از ارزش ها و بی توجهی به سنت ها و آئین ها در هرم حکومتی به رغم مقاومت دیرپای مردم ، نتایج مخرب خود را نمودار ساخت . سرزمین کهنسال ایران با سابقه ای درخشان و طولانی در هنرهای گوناگون سهم بزرگی در توسعه و تکامل معماری جهان دارد. دوره پهلوی آغازارتباط مستمر با غرب و ایجاد نهادهای اجتماعی وعلمی و آغازتمدنی به ظاهرمدرن و صنعتی بود .رشد سریع جمعیت ،ارتباط تنگاتنگ با غرب ، تغییر شیوه های زندگی و بسیاری ازعوامل دیگر باعث تغییر و تحولات درهمه حوزه ها از جمله معماری و شهرسازی شد و باعث شد شهرسازی از هویت و معنای قدیم دور بماند و به تقلیدی محض ازنوع معماری اروپا تبدیل شود .

توسعه هویت و علم روز از الزامات جامعه امروز

دوران انقلاب اسلامی به عنوان حکومتی منحصر به فرد ،تجربه ایدئولوژیکی جدیدی می باشد که با توجه به این مهم که درتکمیل زیر ساخت های فرهنگی و بازآوری مفاهیم هوشمندانه و قاعده مند توسط معماران و اندیشمندان ایرانی باید همت کرده و با برگشت به معنا و هویت ایرانی - اسلامی ترکیب بندی و انتخاب بجای عناصر را سرلوحه اهداف خویش قراردهیم .

در این میان شاهد گوناگونی بناها و ترکیبات مختلف هستیم ،به طوری که سیمای شهری از مفاهیم والای خود تهی شده است؛ ساختمان ها با فرم ها ،رنگ ها و مصالح ناهمگون بطور ناموزون کنارهم قرارگرفته اند ودر طی این چند سال بر اثر تلاش همه جانبه دست اندرکاران بخش ساختمان و تربیت متخصصان وباز آموزی معماری اسلامی و تحقیق و پژوهش در آثار گذشته شاهد تغییرات خاص در نوع معماری هستیم ؛ راهکارهایی که ذکرآن برای رسیدن به آرمان معماری لازم است عبارتند ازتقویت نظام مدیریت ونظارت برعرصه های شهرسازی ، استفاده مناسب از فرهنگ های بومی و اقلیمی تشکیل نهادهای مدنی برای دفاع از حقوق مردم ،تاسیس موسسات غیر دولتی در راستای مشارکت مردم جهت تصمیم گیری در حوزه زندگی خود و توجه به پتانسیل های بافت های سنتی جهت پیوند با معماری امروز .

گفتنی است پایداری در زمینه معماری باید به سمت تدوین ضوابطی پیش رود که بر مصرف حداقل انرژی ، استفاده از مصالح تجدید پذیر و تجدید انرژی بدون تولید آلودگی تاکید کند . در این بین معماری سنتی ایران بین موضوع های اکولوژیکی و کارایی انرژی هم به لحاظ پائین بودن قیمت اولیه و هم به لحاظ پائین بودن قیمت جاری و کارکردی بنا پاسخگو بوده است . در طراحی شهری ، پیوستگی ویکپارچگی ساختمان های سنتی بافت فرسوده به هم فشرده شهر همراه با کوچه های باریک و نامنظم باعث ایجادحداکثر سایه و حداقل تابش اشعه آفتاب می شود. معماران سنتی جزئیاتی را در طراحی های شان مانند فرورفتگی ها و بر آمدگی ها لحاظ کرده اند که حداکثر سایه ممکن توسط آن ها فراهم می شود . با بررسی راهکارهای اندیشیده شده در معماری سنتی و بومی با هدف انطباق محیط زیست خصوصا" در روزگاری که بشر ناگزیر بود ازانرژی های پاک و طبیعی استفاده کند می توان برای معماری امروز درس آموخت ،خصوصا" که با پیشرفت تکنولژی می توان متدهای اتخاذ شده در قدیم را با نیازها وشرایط روز تطبیق داد و با استفاده بهینه و موثر از انرژی های پاک برای حفظ محیط زیست همت گماشت.

برای رسیدن به هدف والا احتیاج به تشکیل نظام معماری است . در مراکز آموزشی باید دگرگونی پدیدارشود ،تفکر و نگرش برای رسیدن به آرمان نهایی که همانا تلفیق سبک معماری اسلامی گذشته با مدرن و امروزی است ،تغییر پیدا کند . لازم است که از پایه وعمق به این مفهوم نگریسته شود و آموزش را از کودکان شروع کنیم . همچنین مردم را به حق و حقوق خود واقف کنیم و نماینده ای دارای تخصص ویژه تعیین شود به عنوان مدافع حق مردم وبسیاری اقدامات دیگر که در این مجال نمی گنجد .

یادآوری می کنم که در هر زمان باید به سوی پیشرفت حرکت کرد ،دیگر نمی شود به سبک و سیاق دوران صفویه زندگی کنیم ،بلکه باید همان تکنیک و روش ها ومفهوم ها را با سبک مدرن تلفیق کنیم ،هویت و فرهنگ غالب باید حفظ شود و به سمت تکامل پیش برود . بدین معنی که هویت و علم روز باید درکنارهم توسعه پیدا کنند . طراحان ، معماران و مسئولان شهری باید به طراحی فضا های شهری و مناسب بودن آن با فرهنگ وآداب و رسوم و نیازهای جغرافیایی خاص آن منطقه دقت کرده و آن را در طراحی فضاهای شهری رعایت کنند . به امید آن روز که پژوهش تقویت شود و شاهد تولید آثارفاخر ،منحصر به فرد به همراه بیان ایدئولوژی خاص اسلامی - ایرانی باشیم .

اصول معماری ایرانی

معماری ایران دارای ویژگیهایی است که در مقایسه با معماری کشورهای دیگر جهان از ارزشی بخصوص برخوردار است: ویژگیهایی چون طراحی مناسب، محاسبات دقیق، فرم درست پوشش، رعایت مسائل فنی و علمی در ساختمان، ایوانهای رفیع، ستونهای بلند و بالاخره تزئینات گوناگون که هریک در عین سادگی معرف شکوهمعماری ایران است.به طور کلی میتوان معماری ایرانی را در این 5 اصل مشاهده کرد

1 نمایش موارد بر اساس برچسب: معماري ايراني اسلامي - گروه مشاورین اثرپویش پارس

 

معماری ایران دارای ویژگیهایی است که در مقایسه با معماری کشورهای دیگر جهان از ارزشی بخصوص برخوردار است: ویژگیهایی چون طراحی مناسب، محاسبات دقیق، فرم درست پوشش، رعایت مسائل فنی و علمی در ساختمان، ایوانهای رفیع، ستونهای بلند و بالاخره تزئینات گوناگون که هریک در عین سادگی معرف شکوه معماری ایران است.به طور کلی میتوان معماری ایرانی را در این 5 اصل مشاهده کرد.

١- درونگرایی:
یکی از باورهای مردم ایران زندگی شخصی و حرمت آن بوده که این امر به گونه ‌ ای معماری ایران را درون ‌ گرا ساخته است. معماران ایرانی با سامان ‌ دهی اندام ‌ های ساختمان در گرداگرد یک یا چند میان ‌ سرا، ساختمان را از جهان بیرون جدا می ‌ کردند و تنها یک هشتی این دو را به هم پیوند می ‌ داد.

درون گرایی مفهومی است که به صورت یک اصل در معماری ایران وجود داشته و با حضوری آشکار ، به صورتهای متنوع ، قابل درک و مشاهده است .
اصولاً در ساماندهی اندام های گوناگون ساختمان به ویژه خانه های سنتی، باورهای مردم، بسیار کارساز بوده است. یکی از باورهای مردم ایران ارزش نهادن به زندگی شخصی و حُرمت آن و نیز عزت نفس ایرانیان بوده که این امر به گونه ای معماری ایران را درون گرا ساخته است .

معماران ایرانی با ساماندهی اندامهای ساختمان در گرداگرد یک یا چند میانسرا، ساختمان را ازجهان بیرون جدا می کردند و تنها یک هشتی این دو را به هم پیوند می‌داد. خانه های درونگرا در اقلیم گرم و خشک، همچون بهشتی در دل کویر هستند، فضای درونگرا مانند آغوش گرم بسته است واز هر سو رو به درون دارد.

سر در این خانه ها دارای دو سکو بود و درها دارای دو کوبه‌ی جدا ویژه‌ی مردان و زنان. دو دالان یکی از بخش بیرونی و دیگری از بخش اندرونی خانه به هشتی راه داشتند. اندرونی‌جایگاه زندگی خانواده بوده و ‌بیگانگان بدان راه نداشتند.
بیرونی، ویژه‌ی مهمانان و بیگانگان بود که جداگانه پذیرایی می شدند و گاهی مهمانان در بالاخانه (اتاق روی هشتی) که به اندرونی نزدیک بود پذیرایی می شدند.

بخش بیرونی، آذین‌های بیشتری نسبت به اندرونی داشت. معماران حتی در ساختمان‌های برونگرا مانند کوشک میان باغ ها، نیز درونگرایی را پاس می داشتند. کوشک ها ساختمانهایی برونگرا بودند که گرداگرد آنها باز بود و از هر سو به بیرون باز می شدند. بیشتر خانه های غربی یا شرق آسیا چنین هستند..

خانه های برونگرا در برخی سرزمینهای ایران نیز ساخته می شود. مانند کردستان، لرستان و شمال ایران، ولی در سرزمین های میانی و گرم و خشک ایران، خانه های درونگرا، پاسخ در خوری برای خشکی هوا، بادهای آزاردهنده، شن های روان و آفتاب تند هستند.

ویژگی معماری غیر قابل انکار آثار و ابنیه ای مانند خانه ، مسجد ، مدرسه ، کاروانسرا حمام و غیره مربوط به خصوصیت درون گرایانه آن است که ریشه ای عمیق در مبانی و اصول اجتماعی –فلسفیاینسرزمیندارد .

با یک ارزیابی ساده می توان دریافت که در فرهنگ این نوع معماری ، ارزش واقعی به جوهر و هسته باطنی آن داده شده است و پوسته ظاهری ، صرفا پوششی مجازی است که از حقیقتی محافظت می کند و غنای درونی وسربسته آن تعیین کننده جوهر و هستی راستین بنا است و قابل قیاس با وجوهات و فضای بیرونی نیست .

درون گرایی در جستجوی حفظ حریم محیطی است که در آن شرایط کالبدی با پشتوانه تفکر ، تعمق و عبادت به منظور رسیدن به اصل خویش و یافتن طمانینه‌ی خاطر و آرامش اصیل در درون ، به نظمی موزون و متعالی رسیده است . به طور اعم و بر اساس تفکر شرقی و در سرزمینهای اسلامی ؛ جوهر فضا در باطن است و حیاط درونی ، به وجود آورنده اساس فضا است.

٢- پرهیز از بیهودگی:
در معماری ایران تلاش می شده کار بیهوده در ساختمان سازی نکنند و از اسراف پرهیز می کردند. این اصل هم پیش از اسلام و هم پس از آن مراعات می شده است. در قرآن کریم آمده "مومنان،آنانکه از بیهودگی روی گردانند"(سوره ی مومنون،آیه سوم.)

اگر در کشورهای دیگر،هنرهای وابسته به معماری مانند نگارگری(نقاشی)و سنگتراشی،پیرایه(آذین)به شمار می آمده، در کشور ما هرگز چنین نبوده است.گره سازی با گچ و کاشی و خشت و آجر و به گفته ی خود معماران،"آمود" و اندود بیشتر بخشی از کار بنیادی ساختمان است. اگر نیاز باد در زیر پوشش آسمانه (سقف)،پنامی (عایقی) در برابر گرما و سرما ساخته شود یا افراز بنا که ناگزیر پرو پیمون است و نمی تواند به دلخواه معمار کوتاهتر شود،تنها با افزودن کاربندی می توان آنرا کوتاهتر و "بِاندام" و مردم وار کرد. اگر اُرسی(باز) و روزن با چوب یا گچ و شیشه های خرد و رنگین گره سازی می شود. برای این است که در پیش آفتاب تند و گاهی سوزان،پناهی باشد تا چشم را نیازارد و اگر گنبدی از تیزه تا پاکار با کاشی پوشیده می شود تنها برای زیبایی نیست. وانگهی باید دانست که واژه ی "زیبا" به معنای "زیبنده بودن" و تناسب داشتن است نه قشنگی و جمال.

در زیگورات چغازنبیل از 1250 پیش از میلاد،می توان کاربرد کاشی را دید. در این ساختمان،اِزاره دیوارها را با کاشی آبی آمود کرده اند. چون هنگام رفت و آمد مردم،برخورد به پای دیوار بیشتر بوده است،و چون خشت در برابر باران آسیب می دیده،نمای ساختمان را با آجر پوشانده اند.

معماران ایرانی در جاهایی که مردم در آن بر زمین می نشستند و به دیوار تکیه می زدند،برای افزایش پایداری ازاره دیوار،آنرا با اندودی از گچ که با کتیرا آمیخته شده بود،تا بلندی یک گز(هر گز برابر 66/106 سانتیمتر)اندود می کردند که رویه ای سخت به دست می آمد،به گونه ای که خراشیدن آن دشوار بود.ازاره بیرونی ساختمان را هم بیشتر با سنگ کار می کردند.

همچنین از کاشی در آمود گنبدها بهره گیری می کردند و آنرا پر از نقش و نگار می کردند. این تکه های رنگی کاشی،آسانتر تعمیر و بازسازی می شدند.کاشی عمر زیادی ندارد و پس از زمانی از جا کنده شده و فرو می ریزد،به ویژه در جاهایی که برف و یخ هم باشد. اگر رویه ای یکرنگ باشد،بازسازی بخش کنده شده دشوار می شود و کار دو زنگ در می آید.ولی هنگامی که تکه تکه و چند رنگ باشد کار آسانتر است.

٣- مردم واری( محوری):
مردم محوری به معنای رعایت تناسب میان اندام ‌ های ساختمانی با اندام ‌ های انسان و توجه به نیازهای او در کار ساختمان ‌ سازی است. در ایران هم مثل مکان ‌ های دیگر، معماری هنری وابسته به زندگی است. معمار ایرانی بلندای درگاه را به اندازه بالای مردم می ‌ گرفته و روزن و روشندان را چنان می آراسته که فروغ خورشید و پرتو ماه را به اندازه دلخواه به درون سرا می آورد. پهنای اتاق خواب به اندازه یک بستر است و افراز طاقچه به اندازه ای است که نشسته و ایستاده به آسانی در دسترس باشد و از طرفی تالار که مخصوص مهمان است به اندازه ‌ ای پهناور و باشکوه بوده که شایسته پذیرایی باشد.

۴- خودبسندگی:
معماران ایرانی تلاش می کردند ساختمایه ی مورد نیاز خود را از نزدیک ترین جاها به دست می آوردند و چنان ساختمان می کردند که نیازمند به ساختمایه ی جاهای دیگر نباشد و "خودبسنده" باشند. بدین گونه کار ساخت با شتاب بیشتری انجام می شده و ساختمان با طبیعت پیرامون خود"سازوارتر" در می آمده است و هنگام نوسازی آن نیز همیشه ساختمایه ی آن در دسترس بوده است.

معماران ایرانی بر این باور بودند که ساختمایه باید "بوم آورد" یا "ایدری"(اینجایی) باشد. به گفته ی دیگر فرآورده (محصول) همان جایی باشد که ساختمان ساخته می شود و تا آنجا که شدنی است از امکانات محلی بهره گیری شود.

برای نمونه در ساخت پارسه(تخت جمشید)،بهترین را از یک کان(معمدن)در نزدیکی دشت مرغاب به دست می آوردند و با ارابه های چوبی به پارسه می رساندند. این سنگ را بیشتر برای روکش دیوارهای ستبرخشتی به کار می بردند.فرآوردن خشت نیز کاری بسیار ساده بوده است.

معماران ایران تا آنجا که می شد تلاش داشتند ساختمایه ی مرغوب به کار برند و با بهترین گونه ی خاک،گچ،آهک و سنگ کار می کردند.اگر فرآوردن و آماده ساختن آن از همانجا شدنی نبود،از جای دورتر بهره می گرفتند.برای نمونه چون خاک پیرامون شیراز،"ریگ بوم" بود،به کار آجر ساختن نمی خورد،پس خاک رُس بهتر از لار یا از خان خوره(آبادای میان را اصفهان) به دست می آوردند.یا در کناره ی کویر،چون خاک شوره دار بود،آجر خوبی به دست نمی آمد.پس هنگام کار این آجرها را میان چند رج خشت می چیدند و برای از میان بردن شوره ی آنها،دوغابی به نام "فرش آهک" به کار می بردند که با ماسه ی نرم درست می شد.

نمونه ی دیگر از خودبسندگی و بهره گیری از امکانات موجود،در ساخت میانسرای(حیاط) گود یا "باغچال"یا گودال باغچه در خانه ها بود.برای گودکردن ساختمان و دسترسی به آب،ناگزیر باید خاکبرداری فراوانی می شد.در تهران،آب روگذر بود و از آن برای پرکردن آب انبارها بهره می بردند.در کاشان،زواره و نایین آب زیرگذر بود،برای همین میانسرا را چنان گود می ساختند که تنه ی درختان باغچه در گودی پنهان می شد.معماران خاک برداشته شده را دوباره در همان ساختمان به کار می بردند.گود شدن ساختمان به ایستایی تاق ها نیز کمک می کرد.چون زمین،پشت بند در برابر رانش بود.

باز برای نمونه،در محله ی شارستان یزد،زمین تا ژرفای دو متری از جنس خاک رُس و پایین تر از آن،جنسی به نام"چلو" یا"کرشک" است که لایه ای بسیار سخت است. معماران خاک رُس را برداشته و روی لایه ی سخت،با همان خاک ساختمان می ساختند.

یکی از نکات مهم در معماری ایران این است که اساساً یکی از انگیزه های بنیادی در ساخت آسمانه خمیده ی تاقی و گنبدی و بهره گیری گسترده از آنها،این بوده که چوب مناسب برای ساختمان سازی در همه جا یافت نمی شده است.ولی فرآوردن خشت و آجر ساده بود.معماران هم دست به نوآوری هایی زدند که با خشت و آجر بتوان دهانه های بزرگ را پوشاند.آنها گونه های فراوانی از چفد مازه دار و تیزه دار را به کار گرفتند.

از چفد مازه دار در زیگورات چغازنبیل و از چفد تیزه دار در سد درودزن شیراز بهره گیری شده است.تاق و گنبد را می شد با خشت که ساختمایه ای ناپایدار است هم ساخت.برای نمونه،آسمانه یخچالهای سنتی،گنبد بستو بوده که با خشت ساخته می شده،چون بسیار کمتر از آجر،گرمای بیرون را از خود می گذراند.این گنبدهای خشتی بسیار هم پایدار بودند.(در زمین لرزه ی طبس،ساختمان های بتنی پیش فشرده ویران شدند،ولی یخچالها که با گنبد کلنبو ساخته شده بودند بر جای ماندند.)

بدین گونه شاید بتوان انگیزه ی بنیادی بهره گیری از تاق و گنبد در معماری ایران را باور به "خودبسندگی" در ساختمان سازی دانست.


۵- نیارش:
واژه ی"نیارش"در معماری گذشته ی ایران بسیار به کار می رفته است.نیارش به دانش ایستایی،فن ساختمان و ساختمایه (مصالح)شناسی گفته می شده است.

معماران گذشته به نیارش ساختمان بسیار توجه می کردند و آنرا از زیبایی جدا نمی دانستند.آنها به تجربه به اندازه هایی برای پوشش ها و دهانه ها و جرزها دست یافته بودند که همه بر پایه ی نیارش به دست آمده بود. "پیمون"،اندازه های خردو یکسانی بود که در هرجا در خور نیازی که بدان بود به کار گرفته می شد. پیروی از پیمون هرگونه نگرانی معمار را درباره ی نااستواری یا نازیبایی ساختمان از میان می برده،چنانکه یک گِلکار نه چندان چیره دست در روستایی دور افتاده می توانست با به کار بردن آن،پوشش گنبدی را به همان گونه انجام دهد که معمار کار آزموده و استاد پایتخت.معماران همراه با بهره گیری از پیمون و تکرار آن را در اندازه ها و اندام ها،ساختمان ها را بسیار گوناگون از کار در می آوردند. هیچ دو ساختمانی یکسان در نمی آمد و هر یک ویژگی خود را داشت،گرچه از یک پیمون در آنها پیروی شده بود.

6عنصر معماری ایرانی:

اُرُسی

اُرُسی از عناصر معماری ایرانی و پنجرهٔ مُشـَبَّکی است که به جای گشتن بر روی پاشنه گرد، بالا می‌رود و در محفظه‌ای که روی آن قرار گرفته جای می‌گیرد و در اشکوب کوشک‌ها و پیشان و رواق ساختمان‌های سرد سیر بسیار دیده می‌شود. نقش شبکه ارسی مانند پنجره‌ها و روزن‌های چوبی است و نمونه‌های زیبای آن در خانه‌های کهن اصفهان و کاشان و یزد (و انواع جدیدترش در تهران) بسیار است. ارسی در صنایع دستی به قطعه‌ای مشبَّک ساخته شده از چوب گفته می‌شود که نقش‌های زیبایی در آن ایجاد کرده‌اند. ارسی می‌تواند دارای شیشه‌های رنگی کوچک باشد و یا بدون شیشه باشد

 2 نمایش موارد بر اساس برچسب: معماري ايراني اسلامي - گروه مشاورین اثرپویش پارس

بعضی گمان کردند ارسی به پنجره‌هایی اطلاق می‌شود که به تقلید از معماری روسی در ایران رواج یافته، در صورتی که نمونه‌های جالبی از ارسی حتی پیش از آنکه معماری چشمگیری در روسیه پای گرفته باشد، در بناها و نقاشی‌ها مشاهده می‌کنیم. گویا مقایسه قند اروسی با این نوع پنجره که خود و نام آن هر دو اصل ایرانی و فارسی دارد موجب این اشتباه شده است

 3.1 نمایش موارد بر اساس برچسب: معماري ايراني اسلامي - گروه مشاورین اثرپویش پارس


پنج‌ دری

پنج‌ دری یکی عناصر سنتی معماری ایرانی است. پنج‌دری به طور معمول یک اتاق بزرگ است که در واقع همان تالار اصلی خانه محسوب می‌شود که اغلب اوقات روبه ایوان بزرگی است که ۵ پنجره به هم‌پیوسته برای آن در نظر گرفته شده‌است

 3 نمایش موارد بر اساس برچسب: معماري ايراني اسلامي - گروه مشاورین اثرپویش پارس

در معماری نوین پنج‌دری به اتاق نشیمن اطلاق می‌شود با این‌حال خانه‌های سنتی اصیل ایرانی بسیار بزرگ بوده با تعداد زیادی اتاق ساخته می‌شده که پنج‌دری اتاق اصلی خانه محسوب می‌شده است

 4 نمایش موارد بر اساس برچسب: معماري ايراني اسلامي - گروه مشاورین اثرپویش پارس


 

پیش‌طاق

پیش‌طاق در معماری اسلامی یا معماری ایرانی، دری عظیم که ورودی مسجد، کاروانسرا، مدرسه، یا آرامگاه را مشخص می‌کند.

عموما ارتفاع پیش‌طاق از ارتفاع سایر اجزای نمای ساختمان بیشتر است تا ضمن نمایش دادن اهمیت ساختمان ورودی و موقعیت آن را نیز مشخص نماید.

 5 نمایش موارد بر اساس برچسب: معماري ايراني اسلامي - گروه مشاورین اثرپویش پارس

 


گوشواره

گوشواره، سازه‌ای جهت تبدیل مربع به هشت ضلعی برای اجرای گنبد. پیش آمدگی کنج داخل بنا که با کمک آن می‌توان مقاطع چهار ضلعی را به ۸، ۱۶، ۳۲ و در نهایت به دایره تبدیل کرد.

 6 نمایش موارد بر اساس برچسب: معماري ايراني اسلامي - گروه مشاورین اثرپویش پارس

 


لته‌سر

لته‌سر یا دارورچین گونه‌ای از سازه‌ها در معماری ایرانی است. این‌گونه ابنیه در اکثر نقاطی که دسترسی به چوب زیادتر است مانند جنگل‌ها ونواحی کوهستانی بنا می‌شوند.دارورچین از سه لغت دار یعنی درخت، ور به معنی پهلو و چین به معنی چیدن تشکیل شده‌است.

طرز اجرا به این صورت است که پس از چیدن الوارها، یک خرپای چوبی به روی ساختمان قرار می‌دهند و روی آن را با قطعات چوب که بروی هم قرار می گیرند پوشش می‌دهد. در این گونه ابنیه به ندرت پنجره تعبیه می‌شود و نور آفتاب و جریان هوا از بین درز الوارها ودر ورودی به ساختمان وارد می‌شود.در زمستان اندود کاهگل بین درزها می‌مالند تا گرمای داخل بنا حفظ شود.


هشتی

هشتی قسمت بیرون هشته خانه که به شکل‌های مختلف ساخته می‌شده، فضای سرپوشیده متصل به کوچه و حیاط خانه، فضایی بعد از فضای ورودی که اغلب بلافاصله پس از درگاه قرار می‌گیرد (در معماری اسلامی)، نه تنها جایی که از منطقه بسته خانه بیرون می‌آید و ارتباط آن را با خارج تامین می‌کند.

مهم‌ترین کارکرد هشتی، تقسیم مسیر ورودی به دو یا چند جهت و حفظ قسمتی از حریم خانه‌است، به معنی آرامگاه، طاق، ایوان، رواق و آسمانه هم آورده‌اند.

 7 نمایش موارد بر اساس برچسب: معماري ايراني اسلامي - گروه مشاورین اثرپویش پارس 

هشتی یا کریاس، به آستانه و ورودی هر ساختمان و فضایی گفته می شود (دهخدا). در حقیقت هشتی، قسمت بیرون خانه های قدیمی بود که به شکل‌های مختلفی مانند چهارضلعی مربع یا مستطیل، هشت ضلعی و ... ساخته می‌شد و در مجموع فضای سرپوشیده ای بود که ورودی مشترک چند خانه را بوجود می آورد.

هشتی که بلافاصله پس از درگاه خانه بوده در حکم نوعی حیاطچه ی بیرونی برای خانه عمل می کرد. به عبارت دیگر اگر کسی می خواست وارد با اهل خانه ای ارتباط برقرار کند، خبری بدهد یا چیزی بگیرد، اما از درگاه آن خانه داخل نشده و وارد حریم خصوصی آنها نشود، در هشتی منتظر می ماند و کار و صحبتش رابه انجام می رساند در عین حال هم گفته نمی شد که در کوچه و دم در ایستاده است. غریبه ها و اهل محل اگر رد می شدند، متوجه نمی شدند که در مقابل درب فلان منزل چه کسانی ایستاده اند و چه گویند و چه می شنوند.

معمولا در هشتی سکوهایی در دل دیوار یا بیرون زده از آن ساخته بودند که در صورتی که گفتگو ها طولانی می شد، اسباب خستگی نشود و حتی گاهی در همین هشتی بود که از مهمان پذیرایی هم می شد! ممکن بود که هنرمند یا اهل کسب و پیشه ای در خانه خود کار کند، لذا اگر خانه اش آنقدر وسیع نبود که برای پذیرفتن مراجعانش، اندرونی و بیرونی مجزا و جدا از هم داشته باشد، از فضای هشتی بسیار استفاده و بهره می برد

نقش هشتی در تعریف کردن رابطه همسایگی و تقویت آن بسیار مهم بوده است. اگر هشتی بین چند خانه مشترک بود (که معمولا هم چنین بود) اهالی آن خانه ها که یا با هم فامیل بودند و یا به هم بسیار نزدیک، از فضای هشتی برای دور هم نشینی و گپ و گعده و بازی و مشق نوشتن و ... استفاده می کردند. در حقیقت آنها که هشتی مشترک داشتند، خانواده واحدی بودند که بخاطر حفظ روابط محرم و نامحرم و رعایت حریم عمومی و خصوصی خانه های خود، در خانه های جدا از هم زندگی می کردند

 8 نمایش موارد بر اساس برچسب: معماري ايراني اسلامي - گروه مشاورین اثرپویش پارس


برخی هشتی ها ساده بودند و برخی پر نقش و نگار و دارای تزیینات معماری و گچبری و ... . همچنین در برخی هشتی ها، روزنی در سقف، نور را به داخل آورده، داخل آن را روشن می کرد و و فضای هشتی را زیبایی و خیال انگیز می کرد. در اینجا بود که اگر هشتی تزییناتی داشت، واقعا چشمگیر و چشم نواز می شد. یک فضای هشت ضلعی که بالای خود سقف گنبدی داشت و روزنی در آن بود که نوری را درون هشتی می چرخاند. از صبح که آن نور می افتاد داخل، بر روی در و دیوار هشتی تاب می خورد، تا غروب که دیگر هوا تاریک شده بود و نوری هم نبود که بتابد. آنوقت دیگر همسایه ها با چراغ موشی یا فانوسی درون آن را روشن می کردند، البته تا زمانی که قرار بود که چهره ای چهره ای را ببیند و دری باز بود

هشتی با یک دالان کوتاه یا بلند، به کوچه متصل می شد و این دالان تعیین کننده قلمرو هشتی بود. یعنی کسی که به دالان وارد می شد، با اهالی خانه های هشتی کار داشت، در غیر اینصورت فضول، غریبه یا دزد شناخته می شد.

در مجموع می توان گفت که مهم‌ترین کارکرد هشتی، تقسیم مسیر ورودی به دو یا چند خانه و در عین حال حفظ قسمتی از حریم خانه بوده ‌است. به هشتی، آرام گاه، طاق، ایوان، رواق و آسمانه هم گفته اند.

معرفي معماران ايراني

 

منابع:

معماري نيوز

برترين ها

وبلاگ ايراني

 

 

 

منتشرشده در Blog-1
چهارشنبه, 16 ارديبهشت 1394 17:00

محمد کریم پیرنیا

pirnia نمایش موارد بر اساس برچسب: معماري ايراني اسلامي - گروه مشاورین اثرپویش پارس

محمد کریم پیرنیا در سال1299در شهر به دنیا آمد.

او دوران دبستان و دبیرستان را در شهر یزد گذراند و در دوره ابتدایی نخست در دبستان "اسلام" و سپس در مدرسه‌ای دولتی به نام مدرسه" نمره دو" تحصیل کرد و تحصیلات دوره‌ دبیرستان را در دبیرستان ایرانشهر گذراند.

او سپس برای ادامه تحصیل در دانشگاه به تهران آمد؛ اما بعد از مدتی رشته ادبیات را رها کرد و در نخستین کنکور دانشکده هنرهای زیبا شرکت کرد و قبول شد.

او در این دوره همکلاسی افرادی همچون مهندس سیحون، مهندس صانعی، مهندس دولت آبادی، مهندس کریمان و مهندس ریاضی بود که امروز به عنوان چهر‌های شناخته شده‌ای در این عرصه از آنها سخن رفته است.

در آن زمان در دانشکده هنرهای زیبا توجه چندانی به معماری ایرانی نمی‌شد و بیشتر گرایش به سمت معماری غربی بود و از نمونه بناهای یونانی و سایر آثار اروپایی برای تمرین‌های درسی استفاده می‌شد.

این موضوع چنان که پیرنیا در گفته‌هایش بر آن تاکید کرده، موجب رضایت خاطر او قرار نگرفت و سرانجام دانشکده هنرهای زیبا بدون آن که تحصیلات خود را به اتمام برساند، ترک کرد و به بررسی‌ و تحقیقات فردی خویش متکی شد.

پیرنیا خود در این باره گفته است:" علاقمندی من به معماری ایران از دوران کودکی شروع شد.هنگامی که به دانشکده وارد شدم نیز نظرم همین بود.

در دانشکده رسم بر این بود که "اردهای" یونانی را کپی کنیم. تنها کسی که آنها را نکشید من بودم. برای نمونه، تمرین دیگر طراحی پاسیو و ایوان بود که من آنها را با قوس تیزه دار"آژیو" کشیدم که نمره اول شد.

بعدها که با کمال تاسف مشاهده کردم این نوع کارها را در دانشکده مسخره می‌کنند از آنجا دل بریدم و به کارهای مورد علاقه خود پرداختم".

دنباله خود باختگی‌هایی که از زمان قاجار آغاز شده بود و در زمان ناصرالدین شاه به حد اعلای خود رسیده بود، در دانشکده به شدت به چشم می‌خورد، به نحوی که از هر چیزی که ایرانی بود به شدت پرهیز می‌کردند؛ حتی طرح خانه ایرانی و... .

پیرنیا در این مسیر تلاش کرد تا با بررسی بناها و گفتگو با معماران و استادکاران قدیمی برخی از ویژگی‌ها و اصول معماری ایرانی را مورد شناسایی قرار دهد و به تدریج حاصل برخی از آن‌ها را طی مقالاتی که تدوین کرد، در اختیار عموم قرار داد.

خودش گفته است:" من سال اول دانشکده‌ام را با چهار پروژه تمام کردم که همه آنها نمره اول شد و مدال گرفت. تقریبا نیمی از سال بیکار بودم و بعد هم که دیدم در آنجا خبری نیست به دنبال پیرمردهایی که خوشبختانه آن موقع زنده بودند و از آنها بسیار آموختم".

او از سال 1344 تا مدتی پیش از انقلاب به عنوان معاون فنی سازمان حفاظت آثار باستانی در زمینه ترمیم، تعمیر و احیای بناها و آثار باستانی فعالیت کرد و مدتی در دانشکده هنرهای زیبا، دانشگاه شهید بهشتی به تدریس معماری ایرانی مشغول بود.

با توجه به کمبود اسناد و متون مربوط به معماری ایران در دهه‌های پنجاه و شصت هجری شمسی، حاصل تلاش‌ها و بررسی‌های استاد پیرنیا بسیار ارزشمند و سودمند بود و ایشان به درستی موفق شد دیدگاهی مثبت و ارزنده نسبت به معماری ایرانی پدید آورد.
پیرنیا علاوه بر اطلاعات بسیار سودمند و ارزشمندی که در حوزه معماری ایرانی تألیف و فراهم کرده بود، به صورت خاص در سه مورد نکاتی و مباحثی را طرح کرد.

او شمار فراوانی از واژه‌های کهن و قدیمی در زمینه معماری را گردآوری کرد.

موضوع دیگری که او مورد توجه قرار داد، سبک‌شناسی معماری ایرانی است.

این معمار، 6 سبک در معماری ایرانی از دوران باستان تا دوران قاجار را دسته بندی کرد که عبارت از سبک پارسی، پارتی، خراسانی، رازی، آذری، اصفهانی است.

اما موضوع سوم در تحقیقیات ایشان اشاره به اصول معماری ایرانی است.

او در گفت‌وگوهایی عنوان کرده است:"معتقد بودم که نباید در معماری ادا درآورد. خیلی جاها گفته‌ام که برای معماری ایرانی و یا اسلامی، ادای معماری زمان صفوی را درآوردن غلط است.

همیشه معماران ما از پیشرفته‌ترین فن (تکنیک) زمان بدون تعصب اینکه از کجا آمده است بهره برده‌اند. به همین دلیل است که معماری شیوه رازی از زمان سلجوقی با شیوه اصفهانی از زمان صفوی متفاوت هستند.

تا وقتی که زمان خود باختگی شروع شد و پیوندمان با هنر خودمان گسسته شد. در هر حال باید منطق معماری گذشته را نگاه داریم".

احیای سر در باغ فین، تعمیر مسجد جامع ورامین، مرمت سر در شاه عبدالعظیم، احیای "مسجد کبود" تبریز و "باغ دولت آباد" یزد، بازسازی مسجد فهرج و ایوان "سید رکن الدین" یزد از جمله کارهایی است که در کارنامه پربار پیرنیا می‌توان به آن اشاره کرد.

علاوه بر معماری که حوزه تخصصی پیرنیا محسوب می‌شد، او در ادبیات، نقاشی، خوشنویسی و موسیقی نیز دستی داشت و نظریه معروفش درباره "چهار اصل مشترک هنرهای ایرانی ـ اسلامی" نیز از همین آشنایی با دنیای متنوع فرهنگ و هنر ایرانی ـ اسلامی، نشأت می‌گرفت.

او همچنین به زبان‌های عربی و عبری احاطه داشت و زبان فارسی پهلوی را به خوبی می‌دانست و با خط میخی نیز آشنا بود.

پیرنیا سرانجام 9 شهریور 1376 پس از یک دوره بیماری طولانی درگذشت و در دانشکده معماری دانشگاه یزد به خاک سپرده شد.

منبع : مركز معماري ايران

منتشرشده در Blog-1
چهارشنبه, 16 ارديبهشت 1394 16:58

محمد منصور فلامکی

falamaki-mansour نمایش موارد بر اساس برچسب: معماري ايراني اسلامي - گروه مشاورین اثرپویش پارس

دکتر محمد منصور فلامکی متولد سال ۱۳۱۳ مشهد است.

این هنرمند معمار، فارغ التحصیل با مدرک دکترای معماری از دانشگاه ونیز در سال 1۳۴۱ است.

فلامکی بعد از فراغت از تحصیل از سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۴ دانشیار دانشگاه تهران و از سال ۱۳۵۴تا زمان بازنشستگی به عنوان استاد در دانشگاه مذکور فعال بوده است.

فعالیت آموزشی در دانشگاه آزاد اسلامی نیز از جمله فعالیت‌های او به شمار می‌آید.

شهرت عمده وی در جامعه معماری، به خاطر زبان ویژه و بعضا غامض آثار اوست که به نثری مختص به وی در معماری نویسی انجامیده و به اعتقاد بسیاری ارتباط دانشجویان، به ویژه سال‌های اولیه تحصیل را با متون او دشوار ساخته است.

بسیاری روش نگارش وی را نقطه مقابل معماری نویسی مرحوم دکتر منوچهر مزینی به جهت ساده نویسی او می‌دانند.

وی بنیان گذار موسسه انتشاراتی"فضا" است و دفتر معماری شخصی خود را هدایت می‌کند.

فلامکی به عنوان چهره مانگار معماری در سال ۱۳۸۹ انتخاب شده است.

اما سوابق تحصیلی این معمار عبارتند از: اخذ مدرک دکترای معماری از دانشکده معماری ونیز 1343، اخذ مدرک فنی شهرسازی از دانشگاه میلان 1347، اخذ مدرک مرمت بناها و شهرهای تاریخی از دانشگاه رم 1348، دریافت درجه استادی دانشگاه تهران 1355-1354، اخذ رتبه 28 پایه استادی دانشگاه تهران 1382.

او همچنین موسس و مدیر موسسه علمی فرهنگی فضا 1362، مدیرعامل موسسه علمی و فرهنگی فضا از 1362، عضو اینتا (انجمن بین المللی نوشهرها) از 1363، مدرس دانشکده های معماری آزاد اسلامی تهران، کرمان، تبریز و دانشکده هنر دانشگاه کرمان از 1372و عضو هیات امناء‌ انجمن مفاخر معماری ایران بوده است.

عضویت در شورای تخصصی شهرداری تهران به مدت 5 سال، مشاور عالی معماری بانک مرکزی ایران به مدت 7 سال و
عضویت در کمیسیون طراحی و معماری، شهرسازی و محیط زیست شهرداری تهران به مدت 5 سال از دیگر فعالیت‌های منصور فلامکی محسوب می‌شوند.

او همچنین تالیفاتی با عنوان: باز زنده‌سازی بناها و شهرهای تاریخی، پابلو پیکاسو، تحرک اجتماعی در شهرهای اقماری ونیز- پادوا -ترویز، تکنولوژی مرمت‌ معماری، حریم گذاری بر ثروت‌های فرهنگی ایران، ریشه‌ها و گرایش‌های نظری معماری، زیستگاه اشتراکی آرمانی در برنامه ریزی شهری، سیری در تجارب مرمت شهری "از ونیز تا شیراز"، شکل گیری معماری در تجارب ایران و غرب، فارابی و سیر شهروندی در ایران، مجموعه مقالات اولین سمینار مرمت بناها و شهرهای تاریخی: وجود و آینده مراکز مسکونی تاریخی،منشور آتن، نوسازی و بهسازی شهری را در کارنامه فعالیتش به ثبت رسانده است.

منبع : مركز معماري ايران

منتشرشده در Blog-1
چهارشنبه, 16 ارديبهشت 1394 16:49

کامران دیبا

Kamran-diba_1364 نمایش موارد بر اساس برچسب: معماري ايراني اسلامي - گروه مشاورین اثرپویش پارس

کامران دیبا (طباطبایی) (زاده ۱۴ اسفند ۱۳۱۵) معمار معاصر، برنامه‌ریز شهری و نقاش ایرانی است.[۱] او از نوادگان خاندان اصیل و قدیمی طباطبایی هاست و فرح دیبا دخترعموی اوست .

پیشینه

دیبا در رشته معماری دانشگاه هوارد در شهر واشنگتن دی سی تحصیل کرد. در سال ۱۹۶۴ در این رشته فارغ‌التحصیل شد و پس از آن به مدت یک سال تحصیلات تکمیلی را در رشته جامعه‌شناسی ادامه داد.

در سال ۱۹۶۶ به تهران بازگشت و یک سال بعد رئیس و طراح ارشد شرکت مهندسین مشاور «DAZ» شد. «DAZ» در ایران پروژه‌های بزرگ و گوناگونی به انجام رسانید و به سرعت توسعه یافت به طوری که در سال ۱۹۷۷، صدوپنجاه پرسنل داشت.

دیبا در ایران صرفاً در بخش دولتی فعالیت می‌کرد. وی به سنت‌های بومی و هم چنین نیازهای جامعه شهری مدرن و اثر متقابل انسان علاقه‌مند بود. بناهای زیبا و ماندگاری چون موزه هنرهای معاصر تهران، فرهنگسرای نیاوران و فرهنگسرای شفق از کارهای اوست که با حمایت ضمنی دخترعموی هنردوستش، فرح دیبا، در دوران قبل از انقلاب به ثمر رساند.[۲]

پروژه نیمه‌تمام «شهر جدید شوشتر» (۱۹۷۴-۸۰) در خوزستان که وی معمار و برنامه‌ریز آن بود بیش‌ترین موفقیت خود را مرهون الگوهای ساختاری و گونه‌های ساختمانی سنتی است که دیبا مورد استفاده قرار داده‌است.

وی این شیوه را جای گزین طراحی بر اساس الگوهای غربی- که مورد حمایت افراد با نفوذ و سردمداران بود_ نمود.

این شهر با ظرفیت جمعیتی بالغ بر ۳۰۰۰۰ نفر در راستای یک شاهراه اصلی ارتباطی طراحی شد. چهار راه‌ها میادین عمومی و محله‌های کوچک در اطراف آن شکل می‌گرفتند و وجود باغ‌ها و بازارها زندگی اجتماعی را تقویت می‌کرد.

بناهای آجری شاعرانه دیبا معماری شاخصی را خلق می‌کند که زیبا و با شکوه‌است.

دیگر کارهای شاخص وی در ایران شامل چندین ساختمان در دانشگاه جندی شاپور (۱۹۷۶-۸) است. اما بنایی که شاید شناخته شده‌ترین اثر وی باشد موزه هنرهای معاصر تهران (۱۹۷۶) است که با سقف‌های نیم هلالی اش یاد آور باد گیرهای سنتی ایران است. وی موسس و هم چنین اولین مدیر موزه بود.(۱۹۶۷-۸)

دیبا به عنوان مشاور و برنامه ریز شهری در وزارت مسکن و توسعه شهری ایران خدمت کرد. هم چنین دفتر وی طرح جامعی برای برخی شهرها ارائه داد که از جمله آنها خرمشهر بندری مهم در خلیج فارس است. جایی که وی با طراح یونانی A.Doxias که در بخش خصوصی فعالیت می‌کرد همکاری کرد.

وی در سال ۱۹۷۷ ایران را به قصد زندگی در پاریس و واشنگتن دی سی ترک کرد تا به صورت شخصی کار کند.

پروژه‌های وی شامل طرح‌های خانه سازی در ویرجینیا و طرح توسعه هتل‌ها در اسپانیا ست.

وی در سال ۱۹۷۷ به عنوان منتقد با دانشگاه «کرنل» همکاری کرد.

دیبا به عنوان یک نقاش چندین نمایشگاه انفرادی در ایران بر پا کرد. وی هم چنین گردآورنده و واسطه فروش آثار نقاشی معاصر غرب بود. از میان آثار او که در یک دوره ۱۲ ساله (از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۷) طراحی و اجرا شده‌اند می‌توان از موزه هنرهای معاصر، فرهنگسرای نیاوران، پارک شفق (یوسف آباد)و برخی بناهای دانشگاه صنعتی جندی‌شاپور را نام برد. در سال‌های آخر کار حرفه‌ای اش در ایران، پروژهٔ شهرک شوشتر نو را طراحی کرد که برنده جایزه معماری آقا خان شد و در نمایشگاه آثار معماری و شهرسازی قرن بیستم، که به مناسبت فرارسیدن سال ۲۰۰۰ در لوس‌آنجلس برگزار شد، به عنوان طرح برگزیده در مجموعه آثار معماری و شهرسازی جهان به نمایش گذاشته شد. این کار و کارهای دیگر او در مجلات معماری و شهرسازی سایر کشورها نیز معرفی شده‌اند.

چکیده

  • متولد سال ۱۳۱۷ تهران
  • فارغ التحصیل رشته معماری و شهرسازی دانشگاه هوارد شهر واشنگتن دی سی (۱۹۶۳)
  • شرکت در نمایشگاه نقاشی بی ینال ونیز ۱۹۶۱
  • شرکت درنمایشگاه نقاشی بی ینال پاریس ۱۹۶۳
  • برپایی نمایشگاه نقاشی در گالری رئالیته آمریکا ۱۹۶۲
  • شرکت در دومین کنگره معماری ایران ۱۳۵۱
  • بنیانگذار دفتر مهندسین مشاور داض (قبل ازانقلاب)
  • شرکت درمسابقه معماری بنیاد آقاخان و دریافت جایزه به خاطر معماری شهرک شوشتر
  • طراحی و اجرای آثاری چون موزه هنرهای معاصر تهران، پارک و فرهنگسرای شفق، دفتر مخصوص ملکه ایران، پارک وفرهنگسرای نیاوران، منزل مسکونی (موزه) پرویز تناولی، نمازخانه جنب موزه فرش، مسجد جندی شاپور، شهرک شوشتر، ویلای «پیرونه» (اسپانیا)، ویلای «اسپارتینا» (اسپانیا) و چندین اثر دیگر در ایران و اروپا و آمریکا ۱۳۸۳- ۱۳۴۵
  • اقامت دائمی در اسپانیا در سال‌های پس از انقلاب

منابع

1.     ↑ کامران دیبا - کافه دیزاین | باشگاه طراحان ایران

2.     ↑ چهار هزار روز از زندگی کامران دیبا| سایت بی‌بی‌سی فارسی

منتشرشده در Blog-1
چهارشنبه, 16 ارديبهشت 1394 16:20

حسین شیخ زین الدین

hoseyn-sheikh-zeynodin_1353 نمایش موارد بر اساس برچسب: معماري ايراني اسلامي - گروه مشاورین اثرپویش پارس

حسین شیخ زین الدین متولد ۱۳۲۰ تهران است.

او دانش آموخته کارشناسى ارشد رشته معمارى دانشکده هنرهاى زیباى دانشگاه تهران است که آغاز فعالیت حرفه اى‌اش به عنوان مهندس مشاور، از سال ۱۳۵۳ بوده است.

مدیرعامل یکى از دفاتر مهندسان مشاور، نامزد انتخاب شصت چهره برگزیده درشصت سال از سوى کانون مهندسان معمار دانشگاه تهران در سال ۱۳۷۹، دریافت نشان معمارى ایران (استاد پیرنیا)در همین سال،طراحى و مدیریت در طرح هاى گوناگون، ادارى، دولتى، عمومى، دانشگاهى، سفارتخانه‌ها، بهسازى و مرمت بناهاى تاریخى و مجموعه هاى صنعتى در سال های ۱۳۴۶ تا ۱۳۸۵،عضویت در شوراى مشورتى شهر تهران در معاونت فنى و عمرانى شهردارىدر سال ۱۳۷۱، عضویت در شوراى آموزشى گروه معمارى در دانشگاه آزاد واحد تهران از سال ۱۳۷۱، عضویت در شوراى طرح نوسازى اطراف فلکه حرم امام رضا (ع)در سال ۱۳۷۲، عضویت در شوراى تخصصى بافت هاى شهرى، وزارت مسکن وشهرسازى از سال ۱۳۷۶، عضویت در شوراى تخصصى شهر تهران در سال ۱۳۷۸، عضویت در شوراى راهبرى طرح ها در وزارت امور خارجه از سال ۱۳۷۸، عضویت در گروه معمارى و شهرسازى مرکز بین المللى گفت وگوى تمدن‌ها در سال ۱۳۷۹ از جمله فعالیت‌های این معمار محسوب می‌شوند.

شیخ زین الدین در سال 1348 در رشته معماری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شده و از دوران دانشجویی به کار حرفه‌ای و مطالعات جنبی مشغول بوده است.

از سال 1353 به کار مهندسی مشاور پرداخته است و پس از بازگشایی دانشگاه‌ها، در دوره بعد از انقلاب فرهنگی در دانشکده‌های معماری تدریس می‌کند.

این هنرمند معمار بر این عقیده است که"بخش هایی از هنر، مانند معماری که تنها در خلاقیت صرف خلاصه نمی‌شود و آثار آن بی واسطه در شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جوامع مؤثر می‌افتد، درواقع تأثیر مستقیم خلاقیت در گذران امور جامعه به حساب می‌آیند.

صاحبان این نوع هنرها خود شخصیتی دارند که باید آن را همچون دیگر هنرمندان درسایه خلاقیت‌ها و حساسیت‌هاشان کسب کنند.

بروز و ظهور این شخصیت، اما باید با قواعد شناخته شده و مرسوم جوامع صورت بگیرد. بنابراین معماران در واقع دو لایه شخصیتی دارند؛ لایه خلاق و لایه مدیر.

در دنیای امروز پایه شخصیت معمار لایه خلاق اوست".

ساختمان سفارتخانه جمهورى اسلامى ایران در ژاپن یکی از مهمترین آثار مهندس شیخ زین الدین به شمار می‌رود.

منبع : مركز معماري ايران

منتشرشده در Blog-1
چهارشنبه, 16 ارديبهشت 1394 15:46

هادی تهرانی

tehrani نمایش موارد بر اساس برچسب: معماري ايراني اسلامي - گروه مشاورین اثرپویش پارس

هادی تهرانی متولد سال 1334 تهران است.
تهرانی مدت شش سال در ایران زندگی کرد و در سال ۱۹۶۰ به همراه خانواده‌اش به آلمان رفت.
پس از گذراندن دوران دبیرستان، در سال ۱۹۷۷ تحصیلات خود را در رشته معماری در دانشگاه صنعتی (براونشوایک) آغاز کرد و تا سال ۱۹۸۴ در این رشته به تحصیل پرداخت.
پس از آن مدتی در مدرسه‌ عالی (آخن) تدریس کرد و همزمان روی پروژه‌های معماری کار می‌کرد. او استعداد و خلاقیت فراوانی در این رشته از خود نشان می‌داد.
در سال ۱۹۹۱ همراه با دو تن از معماران خبره آلمانی به نام (جینز بوت) و (کایریشتر) دفتر معماری (BRT) را در هامبورگ تاسیس کردند که امروزه با ۱۰۴ کارمند، به عنوان معروفترین و بهترین دفتر معماری در اروپا در حال فعالیت است.
این دفتر در زمان تاسیس، فقط ده کارمند داشت. امروزه طرح‌ها و پروژه‌های بدیع و باشکوه تهرانی نه تنها در شهرهای آلمان از جمله مونیخ، کلن، فرانکفورت، هامبورگ، برلین و... بلکه در بسیاری از شهرهای توریستی دنیا از جمله دوبی، مسکو، استانبول، رم و... به چشم می‌‌خورد.
کارهای او در سطح بین‌المللی، الگو و نمونه است و درآلمان به تهرانی علاقه زیادی دارند و برایش احترام زیادی قایل هستند.
یکی از عوامل کلیدی در موفقیت تهرانی، استفاده فراوان از شیشه در نمای ساختمان است. در اکثر کارهای او از کف تا سقف، شیشه به کار رفته است؛ چرا که او معتقد است سه عامل در ساختمان بسیار مهم است: نور، هوا و چشم‌انداز اتاق.
او سعی می‌‌کند با به‌کار بردن شیشه، ساختمان را از نظر این عوامل در بالاترین سطح استاندارد قرار دهد. از جمله کارهای او سازه عظیم (Berliner Bogen) یا "قوس برلین" است که ساختمانی کمانی شکل و تمام شیشه‌ای است.
ارتفاع قوس فولادی این ساختمان ١٤٠ متر است و روی یک رودخانه بنا شده است.
زمین این ساختمان تا مدتی از نظر بسیاری از معماران و متخصصان، غیر قابل ساخت بود اما از آنجایی که تهرانی علاقه زیادی به کارهای نشدنی دارد و دوست دارد هر کار غیرممکنی را به ممکن تبدیل کند با بررسی و تلاش فراوان توانست این سازه عظیم را بنا کند که به عنوان بهترین ساختمان تجاری جهان شناخته شد.
تهرانی عضو هیئت داوران جایزه معمار نیز بوده است.

منتشرشده در Blog-1
چهارشنبه, 16 ارديبهشت 1394 15:28

حسین امانت

amanat_1345 نمایش موارد بر اساس برچسب: معماري ايراني اسلامي - گروه مشاورین اثرپویش پارس

حسین امانت (زاده ۱۳۲۱ خورشیدی) طراح و معمار و از بهاییان کانادایی-ایرانی است. حسین امانت دانش‌آموخته دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران است.

او معمار برج آزادی است که به مناسبت یادبود جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران و به عنوان نمادی از «ایران مدرن» و نشانی از «دروازه تمدن بزرگ» در سدهٔ بیستم ساخته شد و هم چنین آرشیتکت و طراح ساختمان‌های اولیهٔ دانشگاه صنعتی شریف و بسیاری از سازه‌های دیگر در ایران و جهان است.

پس از پروژه پیروزمندانهٔ برج آزادی که تا پیش از انقلاب برج شهیاد نامیده می‌شد و دانشگاه صنعتی آریامهر (شریف)، نظارت و سرپرستی ساخت موزه بزرگ پاسارگاد در نزدیکی آرامگاه کوروش کبیر به او واگذار شد . امانت هم چنین معمار و طراح شماری چند از مراکز صنایع دستی، مدرسه، کتابخانه و حتی یک شهرک تفریحاتی در ساحل دریای خزر بوده‌است. او بعدها با گسترش کار خویش بناهایی در بیرون از کشور را نیز طراحی نمود، از آن دست، بنای سفارت ایران در شهر پکن، پایتخت جمهوری خلق چین که متمایزترین سفارتخانه ناحیه دیپلماتیک در پکن است

از دیگر سازه‌های طراحی شده به دست وی می‌توان به این موردها اشاره کرد:

  • ساختمان ابن سینا در دانشگاه صنعتی شریف (آریامهر پیشین) در سال ۱۳۵۴،
  • ساختمان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری (مرکز صنایع دستی پیشین)، کامل شده در سال ۱۳۶۳
  • ساختمان سفارت ایران در پکن (کامل شده در سال ۱۳۶۲)،
  • مرکز بهاییان در ویرجینیا آمریکا،
  • مرکز بهاییان در تگزاس آمریکا،
  • ساختمان مقر بیت العدل اعظم، از ساختمان‌های حول مقام اعلی، بارگاه باب در حیفا
  • دارالتبلیغ بین‌المللی از ساختمان‌های حول قوس مقام اعلی،
  • محفظه آثار بهایی از ساختمان‌های حول قوس مقام اعلی،
  • مشرق‌الاذکار در ساموآ

امانت دانش‌آموخته دانشگاه تهران است.

 

 

برج آزادی

 azadi_1346 نمایش موارد بر اساس برچسب: معماري ايراني اسلامي - گروه مشاورین اثرپویش پارس

نگارخانه

 hayfa_1347 نمایش موارد بر اساس برچسب: معماري ايراني اسلامي - گروه مشاورین اثرپویش پارس

محفظه آثار بین‌المللی از ساختمان‌های حول مقام اعلی، مرقد باب در حیفا.

 darotabligh_1348 نمایش موارد بر اساس برچسب: معماري ايراني اسلامي - گروه مشاورین اثرپویش پارس

 

دارالتبلیغ بین‌المللی. از ساختمان‌های حول مقام اعلی

 beitoladl_1350 نمایش موارد بر اساس برچسب: معماري ايراني اسلامي - گروه مشاورین اثرپویش پارس

مقر بیت العدل اعظم در حیفا.

منابع

1.       ↑ وبگاه بهاییان کانادا

2.       ↑ دو آرشیتکت معروف بهایی

3.       ↑ irdc.ir (وبگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی)

4.       ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ حیفا در دانشنامه ایرانیکا

5.       ↑ وب‌گاه رسمی حسین امانت، میدان شهیاد.

6.       ↑ Baháí community of Canada. "Hossein Amanat". Retrieved on 2007-04-29.

7.       ↑ Azadi Tower at Structurae.de

8.       ↑ Experts propose program to save Azadi Tower at Mehr New (خبرگزاری مهر)

9.       ↑ Azadi Tower Completed (Iranian History ۱۹۷۲ AD) at fouman.com

10.   ↑ «برج آزادی پس از ۲۰ سال شسته می‌شود» ‎(فارسی)‎. وب‌گاه رسمی.

11.   ↑ وب‌گاه رسمی حسین امانت، دانشگاه صنعتی آریامهر.

12.   ↑ Lack of Funds Delay Pasargad Museum at Iran-Daily.com

13.   ↑ ARC DESIGN INTERNATIONAL AT amanatarchitect.com

14.   ↑ http://www.amanatarchitect.com/aryamehr.html ARYAMEHR TECHNICAL UNIVERSITY] (وبگاه رسمی حسین امانت)

15.   ↑ گفتگو با حسین امانت، طراح میدان و برج آزادی تهران بی بی سی

16.   ↑ وب‌گاه رسمی حسین امانت، پروژه‌های حسین امانت

17.   ↑ وب‌گاه رسمی حسین امانت، پروژه‌های حسین امانت

18.    ↑وب‌گاه شهرداری تهران

مركز معماري ايران

منتشرشده در Blog-1